۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبه

از دمشق ... با عشق

از دمشق ... با عشق

اگر "بوعزیزی" در تونس، با سوزاندن خود "بهار عربی" را جرقه زد، این کودکان شعار نویس درعا بودند که خشم پنهان از چندین دهه زندگی ننگین زیر سلطه خاندان اسد و انقلاب مردم سوریه را جرقه زدند. در آغاز، ملتی به پاخاسته هرگز از شعارهای "یا بشار اسد یا کشور را به آتش می کشیم" و "بشار اسد تا ابد" و ... دژخیمان بعثی "بشار اسد" نهراسیدند؛ گول اصلاحات دروغین بشار اسد دیکتاتور را نخوردند و در توهمات و فرافکنی هایی که رژیم مافیایی و وابسته سوریه آنها را دفاع از آرمان فلسطین و "جبهه مقاومت اسلامی" می نامید، فرو نرفتند. در ابتدا تجمعاتشان به 50 نفر هم نمی رسید؛ خامنه ای قیام آنها را خارج از آنچه که بیداری اسلامی می نامیدش، دانست و بشار اسد آنها را تروریست و مزدور بیگانه و میکروب خواند؛ براستی دیکتاتورها چقدر بهم شبیهند! در ماههای آخر چقدر زیارت مرقد دختر امام حسین، به یاران قصاب سوریه می چسبید! روسیه و چین 3 قطعنامه شان را وتو کردند؛ در طول چندین دهه و در آخر، پول و سرمایه من ایرانی، آتشی شد که بر سر مردم سوریه فرو می ریخت و ناخواسته و خواسته، آبروی ایرانی های صلح دوست را خدشه دار کرد ... ولی گویا گره ای به سرنوشت دیکتاتور دمشق زده بودند! حسن نصرالله، جنایات همپیمان و یار دیرینش در حمص و دیگر نقاط سوریه، را نمی دید و یا نمیخواست که ببیند! شاید سوریه معرکه ای برای آشکار شدن ادعاها و واقعیات بود. دنیا پس از ماهها گرچه بی تفاوت بود، ولی بالاخره صدای مردم سوریه را شنید. در این میان عده ای طرف جنایتکار و شکست خورده تاریخ را گرفتند و عده ای هم اینگونه نبودند و منفعت طلبی صفت مشترک تمامشان بود. دهها هزار کشته و مجروح و زندانی و آواره دادند و امروز نیز همچنان سرافرازانه تا تغییر نهایی و سرنگونی رژیم "بشار اسد" یکی از ستونهای محور پلیدی، ایستاده اند ... بسوی آینده ای پر از "بیم" و "صد البته امید" برای کشورشان سوریه ... هیچ سیاستمداری گوی جادویی ندارد! مهره چینی و بازی شطرنج سیاست میتوانست انسانی تر از اینها باشد و آینده قابل پیش بینی نیست. چه برسد به ما که بعنوان افراد عادی، تنها نظاره گر رویدادها و بازی ها هستیم؛ آن چه با دروغ و فرافکنی و تزویر به عنوان جبهه "مقاومت اسلامی" از آن یاد میشد، عملا جبهه ای برای مقاومت در برابر ملت های خود شد؛ از تهران تا دمشق ... گلوله هایشان از یک جنس بودند ... چه زود ورق برگشت. آنهایی که بر روی ملت خود سلاح کشیدند و رسوا شدند. سرگذشت قذافی ها گویی پند آموز نبود. اگر حتی روزی باشد که به فکر آن چیزی که رخداد بیفتند، خواهند گفت "چرا بیشتر نکشتیم ..."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر