۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

يك كره شمالي ديگر درحال تكرار است


ايران اسرار
ما اين را قبلاً ديدهايم. توافقنامه اتمي رئيسجمهور اوباما با رژيم ايران به ميزان زيادي شبيه به توافقنامه مصيبت باري است كه ايالات متحده با رژيم كره شمالي منعقد كرد
 واشنگتن تايمز 29 ژوئن 2015   
 
به قلم: اد رويس رئيس كميته امور خارجي كنگره و نماينده جمهوريخواه كنگره از كاليفرنيا 
 
در سال 1994 دولت ايالات متحده يك توافقنامه اتمي با كره شمالي امضاء نمود كه بنابه گفته رئيسجمهور وقت آقاي كلينتون اين توافقنامه ايالات متحده, شبه جزيره كره و بقيه جهان را امن تر خواهد كرد. 
   
به ما گفته شد كه توافقنامه روي اعتماد متكي نيست بلكه در عوض آن بر يك برنامه راستي آزمايي سوار    است كه اين برنامه براي هميشه كره شمالي را از بهدست آوردن بمب اتمي محروم ميكند. آيا اكنون اين صدا آشنا نيست؟  
 متأسفانه توافقنامه كره شمالي داراي سوراخهايي بود كه شما ميتوانستيد از ميان آن يك موشك بالستيك شليك كنيد. توافقنامه برنامه اتمي كره شمالي را از بين نبرد  … 
 
 تاريخ در حال تكرار خودش ميباشد. با رسيدن ضربالاجل 30 ام ژوئن براي مذاكرات, بهنظر ميرسد كه دولت اوباما مايل است همان شكافهايي كه ما به كره شمالي داديم را به رژيم ايران واگذار كند . 
   
آيتالله علي خامنهاي رهبر عالي اعلام كرده است كه كشور وي هيچگاه با بازرسيهاي ”در هر زمان و از هر كجا “ موافقت نخواهد كرد بهويژه از سايتهاي نظامي رژيمش. بدون داشتن تصويركاملي از برنامه اتمي رژيم ايران, و بدون توانايي كامل در بازرسي از اين سايتها,  ما فقط قادر به راستي آزمايي در تاريكي هستيم همانطور كه ما با كره شمالي بوديم… 
 
آنچه بهطور واقعي در رابطه با اين توافقنامه اتمي باعث شگفتي است اين است كه حتي اگر رژيم ايران تمامي    تعهداتش را انجام دهد, بعد از سالهاي كوتاهي ملاها از تمامي محدوديتها آزاد خواهند بود و دعاي خير جامعه بينالمللي را نيز براي برنامه اتمي خودشان خواهند داشت و همچنين ميلياردها دلار در دستانشان خواهد بود كه ميتوانند براي بيثبات كردن منطقه از آن استفاده كنند. 
 هنوز براي متوقف كردن رژيم ايران از دستيابي به بمب اتمي خيلي دير نشده است. اما براي انجام يك چنين كاري ما نياز داريم كه از اشتباهاتمان درس بگيريم. اگر ما اينكار را نكنيم, آيتالله خامنهاي مثل كيم جونگ ايل و پيش از او مسير ساده اي براي    دستيابي به بمب خواهد داشت

زمان يك سياست اصولي در مورد ايران

ايران اسرار

ملاهاي تهران بطور مخفيانه يك برنامه هسته اي را آغاز كردند كه بظاهر براي توليد برق و گرما و نور خانه ، تجارت و صنايع ميباشد . ولي به يمن شوراي ملي مقاومت ايران ، ائتلاف جنبش مخالفين ايران و عنصر اصلي آن سازمان مجاهدين خلق ايران كه هشياري خود را روي برنامه حفظ كرد و تهران نميخواست جهان در مورد آن خبردار شود ، آشكار شد كه برنامه هسته اي اهداف نابكارانه تري دارد – ”توسعه سلاح هسته اي كه با آن بتواند تمامي همسايگان و منجمله اسرائيل را تهديد كند ”.

براي سالها ، غرب در زمين ايران بازي كرده است و اجازه داده است كه مذاكرات به تاخير بيافتد در حاليكه او با برنامه مخفي خود به پيش حركت ميكند .
منبع خبر: تاون هال 29 ژوئن 2015
كن بلك ول ” Ken Blackwell 
تقريبا 30 سال پيش وقتي آمريكا در حال مذاكره با شوروي در مورد سلاحهاي هسته اي ميان برد بود ، به رئيس جمهور رونالد ريگان گفته شد كه روسها دوست دارند با زبان ضرب المثل گفتگو كنند .
يك نويسنده روسي با خودش فكر كرد كه ضرب المثل ” دوورين و نه پرووري ” ” doveryain no proveryai  ” معنايش اينست كه اعتماد كن و نه تاييد . اين يك عبارتي بود كه ريگان خيلي اوقات در تنظيم رابطه اش با ميخائيل گورباچف استفاده ميكرد و عبارتي است كه اينك بطور خاص خردمندانه بنظر ميرسد .
در حاليكه من اين مطلب را مينويسم ، آمريكا و پنج كشور عضو ثابت شوراي امنيت سازمان ملل و المان ، درگير مذاكرات اتمي با يك خصم ديگر ، ايران ، ميباشند و به سمت مهلت نهايي 30 ژوئن براي يك قرارداد كه از دست خواهد رفت حركت ميكنند . و حکمت ضرب المثل روسی نمی تواند به موقع تر از اين باشد .
کمی بیش از ده سال پس از امضاي پيمان INF” ” ، ( توافق بين آمريكا و روسيه در سال 1987 كه به نابودي تمامي موشكهاي هسته اي انجاميد – م)    ، ديگر اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت، اما در عین حال - در واقع تنها یک سال پس از معاهده - یک تهدید جدید در افق ظاهر شد. رژیم ولایت فقیه آیت الله خميني در تهران به قدرت رسید و شروع به دامن زدن به مشکل در کل شرق میانه كرد.
اينك ، آن جوجه ها به لانه آمده اند . ملاهاي تهران بطور مخفيانه يك برنامه هسته اي را آغاز كردند كه بظاهر براي توليد برق و گرما و نور خانه ، تجارت و صنايع ميباشد . ولي به يمن شوراي ملي مقاومت ايران ، ائتلاف جنبش مخالفين ايران و عنصر اصلي آن سازمان مجاهدين خلق ايران كه هشياري خود را روي برنامه حفظ كرد و تهران نميخواست جهان در مورد آن خبردار شود ، آشكار شد كه برنامه هسته اي اهداف نابكارانه تري دارد – ”توسعه سلاح هسته اي كه با آن بتواند تمامي همسايگان و منجمله اسرائيل را تهديد كند ”.
براي سالها ، غرب در زمين ايران بازي كرده است و اجازه داده است كه مذاكرات به تاخير بيافتد در حاليكه او با برنامه مخفي خود به پيش حركت ميكند .
نهايتا غرب تحريمهاي اقتصادي را در تلاشي براي كشيدن جانشين خميني ، آيت الله خامنه اي به ميز معامله روي ايران قرار داد . ولي آن هم حتي فوق العاده كند بود .
معامله رفت و برگشت داشت و ضرب الاجل هاي جديد گذاشته شد .
درخواستهاي شد و سپس به فراموشي سپرده شد و درخواستهاي جديد ارائه شد . اينك كه تاثيرات تحريمها توانايي ايران را براي حفظ قدرت در ايران از او سلب كرده است مذاكرات هسته اي بنظر ميرسد در حال رسيدن به جايي ميباشد .
سوال اينجاست كه : به كجا؟
آخوندها هنوز ميخواهند توسعه هسته اي مخفي نگاه داشته شده از انظارشان را حفظ كنند . آنها ميخواهند تحريمها حتي قبل از اينكه آنها انطباق خود را با قرارداد نشان دهند برداشته شود كه بتوانند به سمت دست يابي به سلاح هسته اي به پيش برانند .
اين موضوع ما را به ضرب المثل روسي باز ميگرداند .
من درك نميكنم چگونه ميتوانيم به خامنه اي و همكارانش و اينكه قول خود را حفظ كنند اعتماد كنيم . اما ما ميتوانيم روي طرحي كه با آن دنيا بتواند تاييد كند كه در درون مرزهاي ايران چه اتفاقي در حال افتادن است پافشاري كنيم.
من كاملا طرحي كه توسط رهبر اپوزوسيون ايران مريم رجوي در يك تظاهرات عظيم در ماه ژوئن در پاريس ، تظاهراتي كه 100 هزار نفر و شخصيتهاي برجسته گرايشهاي مختلف سياسي ( شامل دهها نفر از مقامات و گاورنر هاي نظامي و مدني ارشد سابق آمريكا )  شركت كردند و همه با سه خواسته او موافق بودند ، صحه ميگذارم :
1)   بازرسيهاي بين المللي از تمامي سايتها منجمله سايتهاي نظامي، بدون مانع و فوري بايستي وجود داشته باشد .
2)   بازرسان بايد به دانشمندان هسته اي ايران دسترسي داشته باشند.
3)   تحقيقات و توسعه هسته اي بايد متوقف شود . در صورتيكه تهران با اين شروط توافق نكند ، اهداف به اصطلاح صلح آمیز آن را نمی توان جدی گرفته گرفت و مفهوم يك قرارداد كه آنها را از دستيابي به بمب بازدارد يك سراب توسط دولت اوباماست كه عواقب فاجعه باري را در پي خواهد داشت .
با توجه به بیش از دو دهه تقلب تهران، چفت و بست ، بازرسی بدون مانع از تمام سایت های مشکوک، نظامی وغير نظامي ،  کاملا ضروری است و رژیم باید در مورد  ابعاد نظامی پروژه هسته ای خود پاسخ دهد و کارشناسان هسته ای خود را در دسترس بازجویی سازمان بين المللي انرژي هسته اي قرار دهد .
رژيمي كه هيچ چيزي براي پنهان كردن ندارد با اين درخواستها مشكلي ندارد ، بخصوص اگر اين معنايش اين است كه تحريمهاي فلج كننده برداشته خواهند شد . ما بايد به سرعت جواب را بدانيم .
در عين حال ، آميركا بايد به تحت فشار قرار دادن ايران در مورد تلاشهايش براي بي ثبات كردن خاور ميانه ادامه دهد . پشتيباني او براي رژيم خودكامه سوريه و شورشيان حوثي در يمن نميتواند به اعتماد بيانجامد . او نفوذ ناروايي روي رژيم عراق دارد كه عملا به زندان سازي براي تقريبا 3000 عضو مقاومت ايران در بيرون بغداد در كمپ ليبرتي ادامه ميدهد .
در دراز مدت، تنها پاسخ ، تغییر رژیم در تهران است. برنامه 10 ماده اي مقاومت ایران برای آینده ایران، سزاوار حمایت همه ما ميباشد كه تلاش ميكند ايراني ايجاد كند كه  به عنوان یک رهبر در میان کشورهای دوستدار دمکراسی در خاور ميانه ، با آزادی بیان، حقوق برابر برای زنان، یک دولت سکولار، و تمام آزادی های دیگر باشد که ایرانیان امروز آنها را ندارند .
وقتي كه اين موضوع رخ دهد ، ايران اعتماد جهاني را بدست خواهد آورد و هرگونه توسعه اتمي صلح آميز ميتواند مورد تاييد قرار گيرد .

استمالت از آیت الله ها و سرکوب دموکراسی



نشريه هيل - 29 جون 2015
توسط ریموند تانتر
امتیازات، مشخصه سیاست واشنگتن در مذاکرات هسته ای با تهران است. در نبود راههای دیگر به تن دادن، شایعاتی وجود دارد آیت الله ها ممکن است از واشنگتن بخواهند اپوزیسیون اصلی که حکومت مذهبی را رد می کند - سازمان هوادار دمکراسی، را زیر تیغ بگذارد.
آیا دولت ایالات متحده با فدا کردن اپوزیسیون اصلی هوادار دمکراسی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران، و یا مجلس گسترده تر در تبعید، که بخشی از آن است - شورای ملی مقاومت ایران، به تهران نزدیک می شود؟ اگر قوه مجریه چنین عملی انجام دهد، بسیاری از صاحب نظران واشنگتن معتقدند که کنگره این را به عنوان یک سیاست شرم آور برای ملت ما می بیند، و ممکن است بخواهد عمل کند.
لندن، پاریس و واشنگتن قربانی بازیکنان شطرنج تهران می شوند که بارها و بارها بازی پایانیش قدرت های بزرگ را بازی داده است. اما اپوزیسیون هوادار دمکراسی هم شطرنج بازی می کند. شورای ملی مقاومت اعلام کرد که قصد دارد یک کنفرانس مطبوعاتی دیگر در مورد تاکتیک های مذاکره ایران برای بدست آوردن امتیازات از ایالات متحده برای حفظ زیرساخت های هسته ای خود بصورت دست نخورده.برگزار کند.
ما در حال نزدیک شدن به پایان بازی موعد مقرر هسته ای، 30 ژوئن هستیم. با پیشرفت بسیار کم، انتظار تقاضای امتیازات توسط تهران در مورد اعضای سازمان مجاهدین خلق در کمپ لیبرتی، عراق، در شرایط مانند زندان برای رژیم ایران داشته باشید.
در سال 2002، در طول حمله به عراق، تهران از دولت بوش خواست تا پایگاه های مجاهدین در عراق را بمباران کند، که ایالات متحده با وجود موضع غیر متخاصم گروه انجام داد. واشنگتن تعهد ایران به دخالت نکردن در امور داخلی عراق را گرفت، که تهران به زودی آن را نقض کرد.
در طول قیام تابستان 2009 در ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران در دامن زدن به مخالفت فعال بود. اقامتگاه اصلی آن، کمپ اشرف، توسط نیروهای عراقی طرفدار تهران مورد حمله قرار گرفت. وزارت امور خارجه اول سازمان مجاهدین خلق را متهم کرد.
در سپتامبر سال 2013، تیم های سوات بغداد وارد کمپ اشرف شدند و 52 عضو غیر مسلح سازمان مجاهدین خلق را با شلیک به آنها از نزدیک و بستن دست آنها از پشت قبل از اعدام کشتند. وزارت امور خارجه ادعا کرد متحد نزدیک ایران، نوری المالکی، هیچ ربطی به قتل و یا گروگان گیری هفت نفر از جمله شش زن نداشت.
در 13 نوامبر  2015 (تاریخ اشتباه است)  در یک جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، برت مک گورک، معاون دستیار وزیر خارجه در امور خاور نزدیک، گفت: "در این حمله هیچ اطلاع قبلی از بالاترین سطوح دولت عراق وجود نداشت." تهران قتل ها را جشن گرفت، در حالی که دولت اوباما مخفیانه با ایران قبل از طرح مشترک عمل نوامبر 2013 مذاکره می کرد.
سازمان مجاهدین خلق دشمن تهران برای دهها سال بوده است. بر اساس یک مطالعه آماری، تهران به آن بیش از مجموع همه سازمان های مخالف دیگر توجه می کند و از آن نفرت دارد. چرا؟ سازمان مجاهدین خلق مسئول بیشتر آنچه را که درباره برنامه هسته ای ایران، از جمله تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز و تاسیسات آب سنگین در اراک می دانیم بوده است.
یک گزارش 19 ژوئن 2003 آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) تایید می کند سازمان مجاهدین خلق اولین منبع بود:
"در طول یک کنفرانس عمومی، مدیر کل با معاون رئیس جمهور ملاقات کرد، و خواست که ایران تایید کند آیا یک تاسیسات هسته ای بزرگ زیرزمینی در نطنز و کارخانه تولید آب سنگین در اراک، آنطور که در رسانه ها در اوت 2002 گزارش شده می سازد؟ ...
"در طول سفرش [به ایران]، مدیر کل از برنامه غنی سازی اورانیوم توسط ایران مطلع شد، که به عنوان از جمله دو تاسیسات جدید واقع در نطنز شرح داده شد .... این دو تاسیسات برای اولین بار در طول این بازدید به آژانس اعلام شد .... ایران همچنین کارخانه تولید آب سنگین اراک را تایید کرد ... [شورای ملی مقاومت اوت 2002]. "
در رابطه با افشاگری فوریه 2015 یک سایت مخفی، لویزان-3، توسط سازمان مجاهدین خلق، ایران مظنون به آزمایش و غنی سازی با ماشین آلات پیشرفته سانتریفیوژ است. و تاسیسات غنی سازی زیرزمینی فردو در نزدیکی قم یکی دیگر از افشاگری های شورای ملی مقاومت است.
اطلاعات شورای ملی مقاومت در سپتامبر 2009، سایت هایی در و در نزدیکی تهران، که در آن تهران ممکن است بر روی چاشنی کلاهک هسته ای کار کند را فاش کرد. در مواجهه با چنین تبلیغاتی، در سپتامبر وجود تأسیسات غنی سازی اورانیوم در حدود 20 مایلی شمال قم را تایید کرد. در اواخر ژانویه 2012، ایران غنی سازی در سایت فردو را تایید کرد.
یک روز پس از افشاگری شورای ملی مقاومت از سایت مخفی لویزان-3، جان کری، وزیر امور خارجه در برابر کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان حاضر شد. او گفت: قدرت ها امیدوار به بستن مسیر مخفی به بمب هستند اما اعتراف کرد، "مخفی، البته، سخت ترین است." "شما باید بازرسی های سرزده داشته باشید که بتوانید تاسیسات مخفی را پیدا کنید." در 25 فوریه ، کری خواستار بازرسی های بیشتر برای گرفتن تقلب ایران شد، اما در 9 آوریل، رهبر تهران، علی خامنه ای، گفت: "سایت های نظامیش نمی تواند به بهانه نظارت هسته ای مورد بازرسی قرار گیرد."
بر اساس تحقیقات من، زمان بازرسی های سرزده آژانس بین المللی انرژی اتمی است، "هر زمان، هر جا،" از سایت های پنهان؛ بازرسان از محیط در تاسیسات مخفی نمونه برداری کنند. کمتراز این، واشنگتن ممکن است خود را در پایان خط ضرب المثل چرچیل ببیند که استمالت کننده کسی است که تمساح را تغذیه می کند، به امید اینکه استمالت کننده را آخر از همه بخورد. برای واشنگتن که فکر کند به جای فشار آوردن به تهران برای پیروی، ممکن است موفقیت بهتر اهریمن جلوه دادن اعضای سازمان مجاهدین خلق در کمپ لیبرتی باشد، یک تفکر واهی و پوچ و یک مسیر خطرناک است.
 تنتر رئیس مشترک کمیته سیاست ایران (IPC) بود و به عنوان رئيس آن و انتشارات سیاست کمیته ایران خدمت کرده است. او یکی از اعضای شورای روابط خارجی، کمیته خطر حاضر، و برای حدود یک دهه محقق کمکی در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک بود.

برای تغییر واقعی با مقاومت ایران کار کنید نه با رژیم ایران

نشريع فوربز- 29 ژوئن 2015

وليد فارس محقق و متخصص در خاورميانه

تعدادی از مقامات سابق آمریکا و کارشناسان سیاست خارجی اخیرا یک بیانیه ای را خطاب به دولت آمریکا انتشار دادند که برای چهار ابتکار سیاسی خاص فراخوان داده است:
(۱) اجرای خواسته های سخت تر طی مذاکرات هسته ای با ایران؛
(۲) مقابله با نقش مخرب و بی ثبات کننده رژیم ایران در خاور میانه؛
(۳) توجه بیشتر به نقش فاحش حقوق بشر در ایران؛
و (۴) کمک به تسهیل در انجام سه نکته اول و تعامل "گفتگوی محترمانه با اپوزیسیون ایران همخوان با سیاست خارجی کشور در گفتگو با تمامی گروه های سیاسی."
یک نسخه از این بیانیه به مریم رجوی رییس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در گردهمایی ایرانیان در پاریس با حضور بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر اهدا شد. این بیانیه به چند دلیل قابل توجه است:
اول، شاهد مجموعه ای از امضا کنندگان میشود که شامل مقامات ارشد سابق آمریکا و رهبران نظامی با آگاهی در مورد امنیت ملی و سیاست خارجی میشود. و در یک زمان سیاستهای بی سابقه دو حزبی در واشینگتن (به طور خاص در رابطه با ایران)، این ابتکار سیاسی شامل دمکراتها و جمهوریخواهان ارشد میشود.
 دوم، این بیانیه فقدان ارتباطات و گفتگو با اپوزیسیون دمکراتیک ایران توست رهبری دمکرات و جمهوریخواهان را به عنوان بخش گمشده سیاست آمریکا در قبال ایران شناسایی کرده است.
سوم، این بیانیه یک رویکرد عملی در رابطه با مذاکرات هسته ای با ایران و همچنین بحران منطقه را با به رسمیت شناختن اینکه رهبری تهران نشان داده است که هیچ تمایلی برای رها کردن برنامه هسته ای خود ندارد پیشنهاد میکند. این رژیم بخشی از مشکل است به راه حل.
چهارم، هسته ابتکار جدید سیاسی  توصیه برای شکستن بن بست و همراه شدن با ۸۰ میلیون ایرانی و خواست آنها  و همچنین خواست مردم در هر جا برای آزادی و حاکمیت مردمی بر اساس پرنسیپها و اصول دمکراتیک و تعامل با اپوزیسیون ایران است. در این رابطه، تلفیق دو حزبی همچنین نقش خانم مریم رجوی به عنوان یک زن مسلمان که یک برداشت دمکراتیک و بردبار از اسلام را نمایندگی میکند به رسمیت میشناسد.
شخصیتهای برجسته آمریکایی از دولت آمریکا میخواهند تا با اپوزیسیون ایران گفتگوهای مستقیم و مشترک را شروع کند
پیام این گردهمایی تغییر در ایران است دور از فاشیسم مذهبی رژیم کنونی و به سمت دمکراسی واقعی، حاکمیت قانون، احترام به حقوق زنان و اقلیتها و سایت اصولی است که در برنامه ده ماده ای خانم رجوی برای آینده این کشور مشخص شده است.
با نگاه به چنین پلاتفرم سیاسی، میتوان به آسانی درک کرد که چرا بسیاری از شخصیتهای برجسته آمریکا از دولت آمریکا میخواهند تا با اپوزیسیون ایران گفتگوهای مستقیم و مشترک را شروع کند. این همان سیاستی که آمریکا در خاور میانه بایستی داشته باشد را نمایندگی میکند اما برای توانمند سازی گروه های میانه رو و پیشرو مسلمان برای نامشروع ساختن و به حاشیه کشاندن عناصر تند رو نیست.
متاسفانه، سیاستهای کنونی به نظر میرسد در پی یک روایت نادرست و محدود کننده در باره خاور میانه است که به افراطی گری به عنوان یک عنصر لازم فرهنگ و سیاست منطقه ای مینگرد. برای مثال ما میتوانیم این را در تلاشهای دولت اوباما در تشویق کردن نفوذ رژیم ایران در عراق با این امید که از تئوکراسی شیعی علیه شبه نظامیان سنی داعش استفاده کند ببینیم.
اما تفاوت واقعی بسیار کمی بین این دو گروه وجود دارد و هرگونه نتیجه ای که از درگیری بین آنها حاصل شود یک باخت برای منافع غرب در خاور میانه است. بیانیه سیاسی اخیر این را روشن میسازد که امضا کنندگان آمریکایی این موضوع را درک میکنند. این سند اشاره میکند که جمهوری اسلامی ایران به طور موثر افراطی گری اسلامی دولتی در خاور میانه است. این بیانیه میگوید، "اگر داعش موفق شود، آنچه که جهان به دست میاورد یک نسخه سنی ایران خمینی زده است."
برای مدتها هشدار در مورد نفوذ فرقه ای ایران بوده است
برعکس، اگر ایران موفق شود، نتیجه ای که دولت اوباما تایید میشود – آنچه که از عراق و سوریه باقی میماند یک سری از گروهای وابسته تحت کنترل نسخه شیعی داعش است. در حالی که داعش سر دشمنانش را میبرد و به دنبال ایجاد یک خلافت در منطقه است، تهران برای نجات یک سیستم سیاسی اسلامی که دستور کار بنیانگذار آن گسترش قدرت ایران برای متحد کردن و تسلط بر جهان اسلام است مخالفان سیاسی را حلق آویز میکند.
ما نبایستی با چنین جایگزین هایی قانع شویم. در هر مورد ما خاور میانه ای خواهیم داشت که به دلیل اختلافات فرقه ای بی ثبات تر از آنچه که باید باشد میشود. این میراث رژیم ایران در منطقه است و میراث ادامه این سیاست که افراطی گری رژیم ایران را در مخالفت با یک نوع افراطی گری دیگر میپذیرد. امضا کنندگان این بیانیه این را میدانند و اشاره میکنند که آنها در مورد نفوذ فرقه ای رژیم ایران برای مدتها هشدار داده اند.
و همچنین مقاومت ایران [در این مورد هشدار داده است]. این واقعیت به تنهایی بایستی سیاست گذاران غربی را تشویق کند تا این مقاومت را به عنوان یک جایگزین غیر فرقه ای و میانه رو در لیست کنون شرکای آینده در خاور میانه و جهان اسلام به رسمیت بشناسند. علاوه براین، ایدئولوژی دوستی با غرب به این گروه حمایت مردمی در میان جمعیت تحصیلکرده و پیشرو ایران داده که به این گروه قدرت عظیمی میدهد.
اصرار به تجدید نظر اساسی سیاست به نفع آزادی و دموکراسی
اهمیت آن قدرت در موضوعات و تهدیدات به امنیت غرب در پشت سه توصیه سیاسی پیشنهاد شده بایستی روشن باشد. با این وجود، دولت آمریکا تمایلی به تقابل جدی با ایران بر سر برنامه هسته ای آن، اقداماتش در یمن، بحرین و سوریه و حلق آویز های مداوم و زندانیهای سیاسی ندارد. چرا؟ زیرا دولت کنونی از عواقب روابط ضعیف با دو طرف تقسیم بندی فرقه ای وحشت دارد.

اما تا زمانی که یک جایگزین برای آن وجود داشته باشد این چیزی برای وحشت نیست. مقاومت ایران آماده ایستاده است تا بر روی دشمنان ما فشار بیاورد به جای آنکه به مذاکرات آشتی جویانه با آنان بپردازد. این مقاومت آماده است تا آرمان های دمکراتیک غرب را جایی که برخی سیاستگذاران فکر میکنند نمیتوان در آنجا به زودی برقرار کرد برپا دارند.

خامنه اي ومشكلات ورود بازرسان شفافيت وابعاد نظامي پروژه اتمي كه همگي طناب دار هاي يك هفته آينده اند

اختلاف های باقی مانده بر سر اتمي رژيم

خبر گزاري رويتر

(العربيه)

پیش از این یک دیپلمات نزدیک به مذاکرات هسته ای به خبرگزاری رویترز گفته بود در روزهای آینده تلاش ها باید برای حل و فصل دشوارترین مسائل باقی مانده متمرکز شود.»
این دیپلمات افزود که «همچنان مسائل ورود بازرسان به برخی پایگاه ها، شفافیت، ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی ایران و تحریمی ها، معضل های دشواری تشکیل می دهند... می توانیم در برخی مسائل به توافق برسیم اما مسائلی اصلی وجود دارد که همچنان بر سر آن ها اختلاف زیاد است.»
مسئولان نزدیک به مذاکرات می گویند که تا کنون توافقی بر سر روند لغو تحریم ها و سرعت آن و چگونگی کاهش ذخیره ایران از اورانیوم غنی سازی شده به غلظت پایین حاصل نشده است.
مساله تحقیقات هسته ای، تعداد سانترفیوژهایی که در آینده از آن ها برای غنی سازی اورانیوم استفاده خواهد شد، مساله ورود بازرسان سازمان ملل متحد به پایگاه های نظامی ایران و دیگر پایگاه ها و تماس با دانشمندان هسته ای ایرانی، از دیگر مسائل مورد اختلاف باقی مانده است.

خامنه اي ويك هفته ديگر در انتظارطناب دار اتمي -هشدار اوباما به ایران: توافقنامه «بد» را امضا نمی‌کنم

هشدار اوباما به ایران: توافقنامه «بد» را امضا نمی‌کنم
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا
دبى – العربيه.نت فارسى
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا گفت که مذاکره کنندگان ایرانی از احتمال عقب نشینی از تفاهم نامه اولیه بر سر برنامه اتمی کشورشان سخن گفتند و این خطر به بنبست رسیدن مذاکرات بر سر توافق نهایی را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، اوباما سه شنبه 30 ژوئن با اشاره به تفاهم نامه ماه آوریل میان ایران و گروه 1+5 در شهر لوزان سوئیس گفت: «سخنان بسیاری از سوی مذاکره کنندگان ایرانی درباره احتمال پایبند نبودنشان به چاچروب های توافقنامه لوزان مطر شده است.»
رئیس جمهوری آمریکا تاکید کرد که چنانچه ایران به تفاهمنامه لوزان پایبند نباشد، این به معنی حرکت در مسیر «توافقنامه بد» است که آن را طی نخواهد کرد و چنین توافقنامه ای را امضا نخواهد کرد.
تفاهمنامه ماه آوریل در لوزان سوئیس میان ایران و گروه 1+5، چارچوب توافقنامه جامع و نهایی هسته ای را میان دو طرف مشخص کرده است.
اوباما در بخش دیگری از سخنانش گفت: «در صورت نظام بازرسی ها ناقص باشد، پس نمی توانیم به توافقی دست یابیم و این را به روشنی به دولت ایران توضیح داده ایم.»
از پاییز 2013 و پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ایران، گروه 1+5 متشکل از آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین، پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان، دور تازه ای از مذاکرات را با ایران بر سر برنامه اتمی این کشور آغاز کرد؛ برنامه ای که از سال 2003 رابطه ایران و جامعه جهانی را پر تنش کرده است.
ایالات متحده و برخی از همپیمانانش این شک را دارند که ایران از برنامه اتمی خود برای دست یابی به اسلحه اتمی استفاده می کند. تهران اما اصرار دارد که برنامه اتمی اش صلح آمیز است.
پس از توافق موقت نوامبر 2013 در ژنو و توافق اولیه آوریل 2015 در لوزان، دو طرف ضرب الاجلی تا 30 ژوئن به منظور دست یابی به توافق جامع در وین را تعیین کردند. این ضرب الاجل تا یک هفته تمدید شده است و قرار است مذاکرات تا 7 ژوئیه ادامه داشته باشد.
در صورت دست یابی دو طرف به توافق، ایران بخشی از فعالیت های اتمی خود را به حال تعلیق در خواهد آورد تا بدین ترتیب تحریم های اعمال شده علیه این کشور به خاطر برنامه اتمی‌اش، لغو شود.

متن عربي توافق اسد وداعش ورژيم ايران در سوريه وترجمه محورهاي آن

 

اين متن توافق بين داعش ونظام اسد است

(ديلي صباح) التركية: هذا هو نص الاتفاق بين داعش ونظام الأسد!

أورينت نت - متابعات

1- تحويلدادن شهر پالميرا يا تدمر والسخنه به داعش  با انبارهاي پر از اسلحه

2- رسيدن داعش به نفت سوريه از طريق لوله هاي نفت وحمل ونقل با تانكر وشيوه ها يديگر

3- تهاجم داعش به مناطقي كه ارتش آزاد وانقلابيون فتح كرده ويا در دست گرفته اندبخصوص شمال حلب وخصوصا منطقه اعزاز ونفوذ در اين مناطق با حملات وبمبارانهاي هوائي توسط هواپيما هاي اسد

4-در صورتي كه داعش اينكارها را بكند وپيروزيهايي بدسا آورد اسد شهرهاي السويدا والسليمه را هم به داعش واگذار خواهد كرد

شهر السويدا مسيحيان دروزي هستند وشهر السليمه اكثريت شيعيان اسماعيليه

بنا به اطلاع ما از منبخ خبر از ديلي صباح موضوعات ديگري هم مورد بحث وكفتگو بوده است كه عبارتند از 

1) اغتيال زهران علوش ترور يكي از رهبران سوريه بنام زهران علوش
2-داعش حسكه را خواست اما اسد قبول نكرد

نقلت صحيفة (ديلي صباح) التركية عن مصدر في الاستخبارات الوطنية التركية قوله إن اتفاقا تم بين تنظيم الدولة ونظام بشار الأسد للقضاء على الجيش السوري الحر في شمال البلاد، ولمواصلة شرائه النفط من التنظيم، بالإضافة إلى مناقشة محاولة اغتيال زهران علوش، والانسحاب من تدمر والسخنة.

وتقول الصحيفة إنه بحسب المصدر، فقد اجتمعت مجموعة من تنظيم الدولة وقادة عسكريين في النظام في محطة إنتاج الغاز الطبيعي في منطقة الشدادي قرب الحسكة في 28 أيار/ مايو العام الجاري. ولم يكن اللقاء من أجل وقف الحرب ضد بعضهما، ولكن للتركيز على العدو المشترك.

ويشير التقرير إلى أن العدو المشترك هو جماعات المعارضة، خاصة الجماعة المسلحة المدعومة من الغرب، أي الجيش السوري الحر، الذي حقق مع تحالف الفصائل المسلحة مكاسب ضد النظام في إدلب وحلب ودرعا. وقال المسؤول الأمني التركي، الذي امتنع عن ذكر اسمه، إن نظام الأسد وتنظيم الدولة توصلا إلى اتفاق في ذلك اليوم.

وتبين الصحيفة أنه منذ مدة طويلة هناك حديث عن تعاون تنظيم الدولة مع سوريا أو إيران، إلا أنه لم يتوفر دليل يثبت نظرية المؤامرة هذه، مستدركة بأنه عند النظر إلى ظروف الحرب المحلية والمؤقتة، فإن اتفاقات مثل هذه ممكنة. فكل من بشار الأسد وتنظيم الدولة يكرهان جماعات المعارضة الأخرى، التي يعدها النظام إرهابية، وقد دخل في حرب مميتة معها. من جهته يرى تنظيم الدولة في هذه الجماعات العقبة الكبرى أمامه لبناء دولة له في كل من العراق وسوريا.

ويبرز التقرير أن المصدر كشف عن أن الاتفاق بين النظام وتنظيم الدولة يتضمن التعاون في عدد من المجالات، خاصة في المناطق التي يواجه فيها النظام مشكلات مع جماعات المعارضة في شمال حلب. وفي الوقت الذي سيركز فيه النظام غاراته على الجيش الحر، سيقوم تنظيم الدولة بتكثيف الهجمات عليه.

وتذكر الصحيفة أن النظام السوري طلب من تنظيم الدولة استهداف زهران علوش، الذي يقود جيش الإسلام، حيث ينشط في الغوطة الشرقية في نواحي العاصمة دمشق، مشيرة إلى أن النظام سيكافئ تنظيم الدولة على تعاونه في ضرب الجيش السوري الحر، وقد وافق على الانسحاب من مدينة تدمر وبلدة السخنة. ومقابل تعاون النظام معه فقد وافق التنظيم على بيع الغاز له عبر الأنابيب والشاحنات.

ويلفت التقرير إلى أنه كما حدث في الآونة الأخيرة، فقد كان هناك نزاع بين الطرفين حول المناطق الكردية. فقد رفض النظام هجوم التنظيم على هذه المناطق؛ لأنه قام بعقد صفقة مع حزب الاتحاد الديمقراطي الكردستاني للتأكد من عدم قتال الأكراد للنظام في دمشق.

وتنقل "ديلي صباح" عن المصدر قوله إن النظام وتنظيم الدولة وقعا اتفاقا مكونا من أربعة مبادئ، حيث كان الاجتماع من أجل الموافقة على ستة بنود، إلا أن بندا من الأخيرين ظل محلا للنقاش، وقرر المجتمعون مناقشته لاحقا، ولم يتفقوا على البند الأخير. ويظهر أن الاتفاق بين الطرفين مؤقت ويركز على العدو المشترك.

وبحسب المصدر، فقد حضر مسؤولان من النظام اللقاء، وهما طلال علي والعقيد أحمد عبد الوهاب، الذي يترأس المخابرات العسكرية في مدينة القامشلي. وقد تم ترتيب اللقاء بعد أن طلب منهما مدير مكتب الأمن القومي علي مملوك، إقناع تنظيم الدولة بتكثيف الهجمات ضد الجيش السوري الحر. وقد اتهم مملوك بالتجسس لصالح جماعات المعارضة والتعاون مع أخرى. إلا أن المعلومات التي تم الحصول عليها تؤكد أن مملوك يقوم بتنظيم لقاءات للتعاون المحلي مع الجماعات المختلفة. وفي المقابل بعث تنظيم الدولة ثلاثة من قادته، وهم فيصل غانم أبو محمد، وأبو رمزي، والمحامي فاضل السليم أبو مصطفى، بحسب التقرير.

وفق صحيفة ديلي صباح ونقلًا عن المصدر الاستخباراتي، اتّفق الطرفان على البنود الأربعة التالية:
ديلي صباح از كانال خود با خبر شد كه طرفين يعني داعش واسد بو پايه 4موضوع باهم بتوافق رسيدند


1- تسليم تدمر والسّخنة لتنظيم داعش مع مخازن ممتلئة بالأسلحة
تُعدّ كلّ من تدمر والسّخنة ذات أهميّة استراتيجية لتنظيم الدولة (داعش) لتعزيز قوته في سوريا من خلال سيطرته على مدن في وسط البلاد وعلى تقاطع خطوط أنابيب الغاز والنفط. ولم تتمكن القوات الموالية لنظام الأسد التي فقدت السيطرة في الشمال وحول تدمر من السيطرة على المنطقة، حيث كان الجيش السوري الحر وقوات ثورية أخرى تحاول السيطرة عليه. استهدفت داعش السيطرة على المنطقة وتمكّنت من ذلك دون أن تواجه مقاومة جدية من قوات النظام.

بعد السيطرة على تدمر قامت داعش بتدمير الحدود بين سوريا والعراق. وقبل الاجتماع بأسبوع، كان مقاتلو داعش قد سيطروا على قرى في المناطق الريفية المحيطة. وفي 22 أيار/ مايو، نقلت قناة العربية أنّ مقاتلي داعش سيطروا على الجانب السوري من معبر الوليد الذي يربط العراق بسوريا. ونتيجة لذلك، علِقت قوات نظام الأسد واختارت عدم القتال، وتركت خلال انسحابها نقطة استخباراتية ومطارًا عسكريًا.

بعيدًا عن تدمر، تُعدّ السخنة كذلك مدينة استراتيجية. في 18 آذار/ مارس، نقل موقع (syriadirect.org): "يعُدّ النظام السّخنة آخر خطّ دفاع بين احتلال قوات داعش المدينة من الشمال وسيطرة قوات نظام الأسد على تدمر في الجنوب. وإنّ نصرًا من قبل داعش سيمنحها وصولًا إلى أحد أغنى المناطق بالنفط والغاز في البلاد، ما يُعدّ مكسبًا كبيرًا للتنظيم في وقت تعاني فيه الدولة من أزمة حادّة في الوقود مع مواصلة التحالف الدولي بقيادة الولايات المتحدة قصف منشآت إنتاج النفط في دير الزور والحسكة والرقة".

وقد وافق نظام الأسد، الذي يعاني من تقدم الثوار في شمال دمشق، وإدلب ودرعا، على منح المدينتين لتنظيم الدولة. إلا أنّ مطالبه كانت واضحة في البند الثاني.

2- تواصل داعش بيع النفط للنظام من خلال خطوط الأنابيب والصهاريج

لن تقطع داعش، وفقًا للصفقة، الطاقة عن نظام الأسد وستواصل بيع النفط من خلال خطوط الأنابيب التي تصل إلى المناطق التي يسيطر عليها نظام الأسد ومن خلال الصهاريج التي ستنقل النفط إلى المناطق التي تعرضت فيها خطوط الأنابيب للدمار أو الضرر. ويُذكر أنّ تدمر مهمّة بسبب موارد الغاز الموجودة فيها.

ذكر المرصد السوري لحقوق الإنسان الشهر الماضي أنّ تنظيم الدولة يسيطر على نصف سوريا. ومن خلال سيطرته على تدمر وتوحيده الحدود بينها وبين الموصل، بات التنظيم يسيطر على موارد الطاقة الرئيسية في الدولتين. وقد فقد نظام الأسد نصف موارده من الغاز والطاقة الكهربائية تقريبًا بعد تقدّم داعش.

يُدرِك تنظيم الدولة أهمية الموارد الطبيعية وأنّها قد تمنحه قوة أكبر من تلك التي قد يحصل عليها من خلال القتال. سيُضطر نظام الأسد للتعاون مع التنظيم عندما يسكون مسيطرًا على حقول غاز ونفط رئيسية. وفي تعليق له على أهمية تدمر، كتب يزيد صايغ في مقالة منشورة على موقع مركز كارنيغي في 8 حزيران/ يونيو قائلًا: "كان يُتوقع أن يصل إنتاج الحقول في منطقة تدمر إلى 9 ملايين متر مكعب من النفط الخام يوميًا. تتضمن هذه الحقول آراك ودبيسان والهيل وحيّان وجحار والمهر ونجيب والسُخنة وأبو رباح، التي تنتج بمجموعها وفقًا لمصدر مطّلع كان يعمل سابقًا في القطاع نصف إنتاج سوريا من الغاز الطبيعي الخام وغاز البترول المُسال. إضافة إلى ذلك، تُشكّل تدمر نقطة عبور لخطوط الأنابيب التي تنقل الغاز من الحقول المهمة في محافظتي الحسكة شمال شرق سوريا ودير الزور شرق البلاد".

3- ستهاجم داعش المناطق التي يسيطر عليها الثوار وستنفذ قوات الأسد ضربات جوية
وفقًا للاتفاقية، سيهاجم تنظيم الدولة (داعش) المناطق التي يسيطر عليها الثوار في شمال حلب، خاصة إعزاز، وستكثف قوات الأسد ضرباتها الجوية عليها.


بعد هزيمة تنظيم الدولة من قبل القوات الكردية في تل أبيض، استهدف التنظيم إعزاز التي يسيطر عليها الجيش السوري الحر، وهي مدينة ذات أهمية استراتيجية قرب الحدود التركية. أبلغ ناشط مقرب من حركة أحرار الشام طلب عدم ذكر اسمه لأسباب أمنية، صحيفة ديلي صباح أنّ هجمات النظام وداعش مُتزامنة. وقال: "عندما بدأ مقاتلو داعش بترويع القرى القريبة من إعزاز وفي ريف حلب، بدأ النظام بإسقاط المزيد من البراميل المتفجرة. وحتى الأسبوعين الماضيين كان النظام قد خفف من ضرباته الجوية حين كانت قوات المعارضة تستهدف مناطق جديدة قريبة من اللاذقية ودمشق. وبعد مُغادرة داعش تل أبيض بقليل من المقاومة، بدأت طائرات قوات الأسد بالتحليق فوق إعزاز".

كما أشار مصدر سوري طلب عدم ذكر اسمه إلى أنّ داعش لا تقاتل ضد نظام الأسد، فهي تقاتل مجموعات المعارضة فقط وتتسبّب أثناء ذلك بضرر للمدنيين العالقين وسط القتال. وادّعى المصدر ذاته أنّ هناك اتفاقية مخفية أو ضمنية بين داعش ونظام الأسد وإيران، حيث يستفيد نظام الأسد وداعموه من التزامات داعش. وكمثال على ذلك، قال: "قبل سيطرة داعش على الرقة، كان نظام الأسد يقصفها باستمرار. وحين سيطرت عليها، توقف القصف".

وذكر مُحرر موقع "سيريا إن كرايسس (Syria in Crisis)" آرون لَند لصحيفة ديلي صباح أنّه لا يعتقد بوجود أي شكل من أشكال التعاون المنظم بين تنظيم الدولة ونظام الأسد، لكنّه أضاف أنّه ربّما يكون هناك تعاون محلي. وقال: "ربّما يكون بالطبع هناك ترتيبات محلية بين قادة محدّدين، مثلًا بين كبار العشائر من كلا الطرفين الذين يجمعهما سابق معرفة، والتفاهمات غير الرسمية حول الخطوط الحمراء، بالنظر إلى أن الوضع قد يكون هادئًا لفترة طويلة على بعض الجبهات".

في حين رأى مدير مركز دراسات الشرق الأوسط جوشوا لانديس أنّه لا يعلم إذا كان نظام الأسد وداعش يتعاونان في منطقة حلب حتى إذا كانا يتقاتلان في تدمر وحمص ودير الزور والقلمون. لكنه أضاف أن أي مجموعة قد تتعاون مع المجموعة الأخرى مشيرًا إلى أنّه لا يستبعد احتمال حدوث ذلك.

4- في حال نجاح تنظيم الدولة بهزيمة الثوار في الشمال، سيعطيها نظام الأسد السويداء أو السلمية
وفقًا لمعلومات حصلت عليها صحيفة ديلي صباح، فقد وعد نظام الأسد داعش في حال نجاحها بطرد الثوار من الشمال، فإنّه سيعطيها مدينة السويداء التي تسكنها الأقلية الدرزية، أو مدينة السلمية وسكّانها من الشيعة من الطائفة الإسماعيلية.


تمكّن تحالف الثوار "جيش الفتح" من تحقيق سلسلة انتصارات في إدلب منذ بداية شهر نيسان/ أبريل بعد إنهاء الخلافات الداخلية، وتوحّدهم وتركيزهم على التقدم باتجاه اللاذقية. كما أحرز الثوار مؤخرًا أكبر مكاسب منذ بداية الحرب في عام 2011 بسيطرتهم على إدلب وجسر الشغور وأريحا وأجزاء كبيرة من درعا.

إنّ من شأن المدينتين في حال منحهما نظام الأسد لتنظيم الدولة أن تزيدا من المساحة التي يسيطر عليها التنظيم قرب الحدود التركية في حال السلمية،أو في جنوب سوريا في حالة السويداء، وفي كلتا الحالتين لا بدّ أن يمر التنظيم بالثوار.

وقد وعد نظام الأسد، الذي يتّهم الثوار بقمع الأقليات، بإعطاء الدولتين لداعش وتمهيد الطريق لارتكاب مجازر بحق الدروز والإسماعيليين اللذان تعدّهما داعش مشركين.

كان هناك موضوعان آخرين وفقًا للمصدر، أُجِّل التفاوض في أحدهما وظلّ الآخر مستشكلًا.

1) اغتيال زهران علوش
بعد الموافقة على البنود الأربعة، اتفق الطرفان على تنظيم لقاء آخر حول كيفية اغتيال قائد جيش الإسلام الذي يعمل في الغوطة ودوما بريف دمشق، ويقاتل داعش في جبال القلمون زهران علوش. طلب النظام من داعش وفقًا للمصدر قتل علوش، وقبلت داعش المهمة، إلا أنّ الطرفين اتّفقا على اللقاء مجددًا حينما تقرر داعش كيفية الاغتيال.

يُعرف جيش الإسلام بقيامه بعمليات ناجحة ضد قوات نظام الأسد وحزب الله قرب دمشق. ذكرت مقالة منشورة في مجلة فورين بوليسي في 1 تشرين الأول/ أكتوبر 2013 أنّ جيش الإسلام وُصِف بأنّه الطرف الفائز بعد نجاحه بتوحيد أكثر من 50 مجموعة تحت مظلّته. تشير المقالة إلى أنّ الولايات المتحدة ودول الخليج، وبشكل خاص السعودية، وفّرت دعمًا لجيش الإسلام. وتضيف أن الولايات المتحدة الأمريكية كانت تتمنى أن يوقف جيش الإسلام صعود المجموعات المتطرفة في سوريا.

ويقول تقرير لوكالة رويترز بتاريخ 1 تشرين الأول/ أكتوبر 2013: "إنّ تشكيل جيش الإسلام بقيادة زهران علوش - القائد السابق للواء الإسلام - على الحدود الشرقية للعاصمة يقوّي المقاتلين السلفيين الذين يدينون بالولاء للرياض ضد داعش". ويضيف التقرير: "في الوقت الذي يتمنى فيه السعوديون تجنّب المواجهة المباشرة بين المقاتلين ورفقائهم، فإنّهم يدفعون المقاتلين السلفيين المحليين للانضمام إلى التشكيلات التي تدعمها السعودية، بما فيها اقتراحًا لجيش وطني سوري". وبالمُجمل فإنّ جيش الإسلام كان يُفترض أن يُوقف داعش والمجموعات المرتبطة بالقاعدة وأن يُزعِج النظام. ويُذكر أنّ كلًا من داعش والنصرة ليسا فعّالين في الجنوب.

2) داعش تريد الحسكة، والنظام يرفض
كان البند الذي لم يتفق عليه الطرفان الإقليم الكردي، وخاصة الحسكة، التي تعدّ مركز الممر بين المناطق التي يسكنها الأكراد. يريد تنظيم الدولة السيطرة على الحسكة لكسر قوة حزب الاتحاد الديمقراطي (PYD) في المنطقة لتأمين الشمال في الوقت الذي يهاجم فيه الجيش السوري الحر شمال حلب. ومع ذلك، وفقًا للمصدر، طالب ممثلو نظام الأسد تنظيم الدولة بعدم مهاجمة المناطق الكردية بالنظر إلى اتفاق نظام الأسد وحزب الاتحاد الديمقراطي السابق على أن تظل الحسكة بين قوات الحماية الشعبية (YPG).

ومع ذلك، لم يقبل تنظيم الدولة مطلب نظام الأسد وهاجم الحسكة. واندلع اشتباك آخر بين التنظيم ونظام الأسد قرب حماة في منطقة الشيخ هلال. يقول مقاتل في أحد الميليشيات المؤيدة لنظام الأسد: "قُتِل في الاشتباكات 40 مواليًا للنظام، بما فيهم جنود وأعضاء من قوات الدفاع الوطني". وقد يكون الاشتباك الأخير مؤشرًا على أن التعاون بين نظام الأسد وداعش ليس ساريًا في كل أنحاء سوريا، وإنّما يقتصر على أهداف محدّدة لتدمير الجيش السوري الحر.

رابط الموضوع الأصلي من صحيفة ديلي صباح التركية
http://www.dailysabah.com/mideast/2015/06/28/isis-and-assad-cooperate-locally-on-mutual-interests-to-destroy-fsa

متن توافق اسد وداعش بزبان انگليسي در ديلي صباح(جنايت عليه بشريت وسكوت مماشات وشادي رژيم خامنه اي

ISIS and Assad cooperate locally on mutual interests to destroy FSA

YUSUF SELMAN İNANÇ @yusufsinanc
ISTANBUL
Published June 28, 2015

A source close to the Turkish National Intelligence Organization claims an agreement was made between the Assad regime and ISIS to destroy the Free Syrian Army in the country's north, continue oil sales, assassinate Zahran Alloush and surrender Tedmur and Sukhna

A group of Islamic State of Iraq and al-Sham (ISIS) and Syrian regime commanders held a meeting at a gas production plant in Hasaka's al-Shaddadi area on May 28 this year. The two warring factions met not to stop fighting each other, but to focus on a common enemy. The common enemy to be destroyed was the rebel forces, especially the moderate and Western-backed Free Syrian Army (FSA), which recently made significant gains against the regime in Idlib, Aleppo and Deraa. A source close to the National Intelligence Organization (MİT), speaking on the condition of anonymity, told Daily Sabah that President Bashar Assad's Syrian regime and ISIS made an agreement on that day at the gas production plant.

It has long been claimed that ISIS works for Iran or Assad, but there was no evidence to prove these conspiracy theories. However, when looking at the war conditions, local and temporary agreements are possible. Both Assad and ISIS hate other rebel forces – the regime considers the rebels to be terrorists and has entered a deadly war with them. ISIS sees the rebels as the main obstacle in its path to creating a new state in Iraq and Syria based on a strict interpretation of religious jurisprudence.

ISIS and Assad cooperate locally on mutual interests to destroy FSA
The source revealed that according to the deal, the Assad regime and ISIS will cooperate in certain areas, especially where they are in trouble with rebel forces like northern Aleppo, and while ISIS will increase its attacks on the FSA, the regime will also intensify airstrikes. Moreover, the Syrian regime asked ISIS to specifically target some rebel leaders like Zahran Alloush, who controls the Jaysh al-Islam (Army of Islam) group that operates in east Ghouta in the Damascus suburbs. As a gift for ISIS' help to the regime against the FSA, the regime would give some cities like Tedmur and Sukhna to the militant group. ISIS, in response to the regime's cooperation, will continue selling oil via both pipelines and tankers. As understood from the recent developments, there was a dispute between the two parties over the Kurdish areas. Regime representatives, according to the source, rejected the ISIS seizure of Kurdish areas since the regime and the Kurdish Democratic Union Party's (PYD) People's Protection Units (YPG) allegedly made a deal previously, ensuring that the Kurdish side and Damascus will not fight each other and that regime forces will leave the control of the Kurdish areas to the PYD.

The source told Daily Sabah that the regime and ISIS made an agreement consisting of four articles. The parties would deal with regard to six articles, but one of the last two remained ambiguous, and it was decided they would be discussed later, while the other one remained unsolved. The existence of both cooperation and disputes show that the agreement is temporary and focuses on the common enemy.
ISIS and Assad cooperate locally on mutual interests to destroy FSA
According to the source, two officials from the regime attended the meeting – Talal Ali and Colonel Ahmed Abdel Wahhab, who is serving as head of military intelligence in Qamishli. The envoy arranged the meeting after Ali Mamlouk, head of the Syrian National Security Bureau, tasked them with convincing ISIS to increase attacks on the FSA. Mamlouk had been accused of spying for rebel groups and allying with some other groups. Yet, according to the information obtained, Mamlouk organizes meetings for local cooperation with different groups against others.
ISIS sent three commanders about whom Daily Sabah does not have any information other than their names – Faisal Ghanem Abu Muhammad, Abu Ramzy and lawyer Fadel el-Saleem Abu Mustafa – which are most likely pseudonyms as ISIS members never give more information about themselves. Even members of the group have limited information on governors and commanders.
The two parties agreed on four issues:

1) Sukhna and Tadmur will surrender to ISIS with weapons in warehouses


Tadmur or Palmyra and Sukhna are strategically important for ISIS to consolidate its power in Syria by capturing cities that are in the middle of the country and at the interception point of oil and gas pipelines. Syrian forces loyal to Assad that have lost power in the north and around Palmyra were unable to control the area, as the FSA and other rebel forces were attempting to capture it. ISIS was also aiming to capture the area and did so without facing any serious struggle from regime forces. After taking Palmyra, ISIS destroyed the border between Syria and Iraq. A week before the meeting, ISIS militants were seizing control of villages in rural areas. On May 22, Al-Arabiya News reported that ISIS militants took control of the Syrian side of the al-Waleed border crossing that connects Syria with Iraq. As a result, Syrian forces were trapped and chose not to fight. While pulling back, the regime left an army intelligence outpost and a military airport. Apart from Tadmur, another strategically important city was Sukhna. On March 18 syriadirect.org reported: "The regime considers Sukhna the last line of defense between ISIS forces invading from the town's north and regime-controlled Palmyra to the town's south. A victory for ISIS would give it access to some of the richest oil and gas fields in the country – a crucial gain for the militant group as the country suffers from an acute fuel crisis and as the U.S.-led coalition continues to target its oil production facilities in Deir ez-Zor, al-Hasakah and Raqqah." The regime, which is in trouble with the advance of rebels both in Damascus's north, Idlib and Deraa, agreed to give the two cities to ISIS. But the regime's demand was clear in the second article.
2) ISIS will continue selling oil to the regime via both pipelines and tankers

According to the deal, ISIS will not cut off the regime's access to energy and will continue selling oil through the pipelines that go into regime-held areas as well as through tankers that will take the oil to where pipelines have been destroyed or heavily damaged. Palmyra is also important for its gas resources.

The Syrian Observatory for Human Rights said last month that ISIS controls half of all the territory in the war-torn country. The map clearly shows almost all major oil fields are controlled by ISIS, which also controls a vast oil-rich area in Iraq. By seizing Palmyra and unifying its borders from Mosul to Palmyra, ISIS started holding the two countries' major oil resources. The Assad regime has been deprived of almost half of its gas and electricity resources after ISIS's advances.

ISIS was aware of the importance of the natural resources and that the resources would give it greater power than that which it could gain through fighting. Assad would have to cooperate with ISIS as the group is holding major oil and gas fields. Touching on the importance of Palmyra, Yezid Sayigh, in an article published by the Carnegie Endowment for International Peace on June 8, wrote: "Fields in the area [of Palmyra] were expected to eventually produce 9 million cubic meters of crude oil per day. These included the Arak, Dubayat, Hail, Hayan, Jihar, al-Mahr, Najib, Sukhneh and Abi Rabah fields, which according to a former industry insider have collectively been producing half of Syria's output of natural raw and liquid petroleum gas. Palmyra is also the transit point for pipelines carrying gas from important fields in Hasakah and Deir ez-Zor provinces in northeastern and eastern Syria respectively."
3) ISIS will attack rebel-held areas and Assad's forces will carry out airstrikes

According to the agreement, ISIS will attack rebel-held areas in northern Aleppo, especially in Azaz, and the regime will intensify its airstrikes.
After ISIS was defeated by Kurdish forces in Tal Abyad, the group targeted FSA-held Azaz, a strategically important town near the Turkish border. An activist, who wanted his name to be concealed for security reasons and has close relations with the Ahrar al-Sham group, told Daily Sabah that regime strikes and ISIS attacks are simultaneous. "When ISIS militants started terrorizing villages near Azaz and Aleppo's rural areas, the regime started dropping more barrel bombs. Until two weeks ago the regime had lessened the airstrikes as the opposition groups were targeting new areas closer to Latakia and Damascus. When ISIS left Tal Abyad with little resistance, Assad's airplanes started flying over Azaz." A source in Syria, who wanted to remain anonymous, highlighted that ISIS is not fighting against the Assad regime, but only against opposition groups while also harming civilians caught in the middle. The same source also claimed that there is a hidden or tacit agreement between ISIS, the Assad regime and Iran, as the regime and its supporters benefit from ISIS' commitments. As an example, he said, "Before ISIS captured Raqqah, the regime was continuously bombing. When ISIS captured it, there were no more bombings."

Aron Lund, editor of Syria in Crisis, a website published by the Carnegie Endowment for International Peace, told Daily Sabah he does not think that there is any form of organized cooperation between Assad and ISIS, but he added that there might be local cooperation. "There may of course exist local arrangements between specific commanders, or for example clan elders on the two sides who know each other, and informal understandings about red lines, given that the situation can be calm for long times on particular fronts." Joshua Landis, director at the Center for Middle East Studies, said that he does not know if Assad and ISIS cooperate in the Aleppo region even as they fight in Palmyra, Homs, Deir ez-Zor and Qalamoun. But he added that any group may cooperate with another other one and did not deny the possibility.

4) If ISIS succeeds in defeating rebels in the north, the regime will give either al-Suwayda or al-Salamiyah to ISIS

According to information obtained by Daily Sabah, the regime promised ISIS that if the rebels were repelled from the north, either al-Suwayda, which is densely populated by the Druze minority, which is considered heretical by ISIS, or al-Salamiyah, which is home to Shiites belonging to the Ismaili sect, would be given to ISIS.

The Fatah Army, a rebel coalition, has won a string of victories in Idlib since early April after ending internal disputes, has been unified and is concentrating on advancing on Latakia. The rebels have recently made the most significant gains since the war started in 2011. They captured Idlib, Jisr al-Shughour, Areha and Deraa.

The two cities offered by the Assad regime would expand ISIS's area of control into Idlib near the Turkish border and Suwayda in the south. In both areas, moderate rebels will have to be beaten first.

The Assad regime, which accuses rebels of persecuting minorities, has allegedly promised to give the two cities to ISIS and pave the way for massacres of both Druze and Ismailis that ISIS considers heathens.

There were two more issues according to the source. One of them will be solved later and another remains disputed.
1) Zahran Alloush will be assassinated

After agreeing on the four articles, the two sides said another meeting will be organized on how to assassinate Zahran Alloush, the head of Jaish al-Islam, which operates in Ghouta and Douma near Damascus and also fights ISIS near the Qalamoun Mountains. The regime, according to the source, asked ISIS to kill Alloush and ISIS accepted the task, but the two groups said they will meet later when ISIS plans how to carry out the assassination.

Jaish al-Islam is known for its successful operations against the regime and Hezbollah near Damascus. In an article published in Foreign Policy on Oct. 1, 2013, the group was described as the winning side after unifying more than 50 small groups under its umbrella. The article claims that the U.S. and Gulf countries, mainly Saudi Arabia, have provided aid to the group based on a report published by The New York Times on March 24, 2013. The article also claims that the U.S. was hoping that the group would stop the rise of extremist groups in Syria. "The formation of the Army of Islam in the capital's eastern fringe under Zahran Alloush, the leader of the group Liwa al-Islam, strengthens Salafist militants owing allegiance to Riyadh against ISIS," a Reuters report said on Oct. 1, 2013. "While hoping to avoid outright confrontation with fellow militants, the Saudis had been gauging the willingness of local Salafist fighters in joining Saudi-backed formations, including a proposed Syrian National Army," the same report said. In sum, Jaish al-Islam was supposed to both stop ISIS and al-Qaida-affiliated groups and disturb the regime. Neither ISIS nor al-Nusra Front is effective in the south.
2) ISIS wants al-Hasakah, regime refuses

The disputed proposal was the Kurdish region, especially al-Hasakah, which is at the center of a corridor for the Kurdish-populated areas. ISIS wanted to seize al-Hasakah to break the PYD's power in the region to secure the north while attacking the FSA in the north of Aleppo. However, according to the source, regime representatives asked ISIS not to attack the Kurdish area as the regime and the PYD previously agreed that al-Hasakah will remain in the hands of the YPG.

However, ISIS did not accept the regime's demand and attacked al-Hasakah. A clash between the group and the regime erupted near Hama in Sheik Hilal. "The clashes killed 40 government loyalists, including soldiers and members of the National Defense Forces," a local pro-government militia said. The latest clash could show that cooperation is not valid across Syria, but has a specific target to destroy