خامنه اي جنگ باندهاي درون حاكميت
جنگ بر سرچيست؟
اولا اين جنگ هيچ ربطي به
سرنوشت و حل مسائل مردم هيچوقت نداشته و ندارد. هر دو جناح در جنايت در سركوب،
تروريسم، اختلاس و چپاول دستكمي از ديگري ندارند.
روحاني جنايتكاري است كه افتخار
ميكند كه اولين آخوندي كه به دجال ضدبشر خميني لقب امام داد
و در كتابش تصريح
ميكند كه اولين آخوندي است كه عليرغم مخالفت پدر طالقاني حجاب در ارتش اجباري كرد
و در دوران جنگ و بويژه همين كربلاي 4 در كنار رفسنجاني نقش رهبري اين جنايات را
داشته است و 24 سال بعنوان نماينده خامنه اي در شوراي امنيت رژيم (كه 16 سال آن
دبير اين شورا بوده) در تمامي جنايات تروريستي (قتل هاي زنجيري در داخل و عمليات
تروريستي در خارج) نقش مستقيم در تصميم گيري آن داشته است و از پيش برندگان
دستيابي رژيم به بمب هسته اي بوده است. ولي فقيه و باندش هم كه رهبري تمامي جنايات
ضدبشري داشته است. ...
ثانيا:
جنگ قدرت همواره در رژيم ملايان بوده است، اما در شرايط كنوني اين جنگ تنها جنگ
قدرت هم نيست. معضلات و تهديدات و بن بست ها به مرحله اي رسيده است كه لرزهاي
سرنگوني را لمس ميكنند و دعواها هم براي حفظ نظام است!رفسنجاني و باندش در اين ساليان نشان داده كه حتي بيش از خامنه اي بدنبال حفظ نظام است و حتي مسئله اولش اين نيست كه جاي خامنه اي را بگيرد. اما در اين بن بست هاي لاعلاج رفسنجاني و روحاني نجات را در عقب نشيني و تعامل بين المللي مي بيند، در حاليكه خامنه اي و باندش هرنوع عقب نشيني و تعامل به غرب را منجر به از هم پاشيدن دستگاه سركوب و ترورش يعني سپاه و ارگانهاي امنيتي اش ارزيابي ميكند ولذا اين خط رفسنجاني و روحاني را تسريع كننده سرنگوني ميابد.
لذاهر دو در حاليكه هدف مشترك حفظ نظام سركوب و جنايت را دارند و قدرت حذف يكديگر را ندارند، عليرغم اينكه اين جنگ و جدالها را تسريع كننده روند سرنگوني مي بينند، هر روز در بحران سرنگوني بيشتر فرو ميروند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر