۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

خامنه اي جنگ باندهاي درون حاكميت جنگ بر سرچيست؟

 خامنه اي جنگ باندهاي درون حاكميت 
 قسمت دوم مقاله ذوالفقاري
جنگ بر سرچيست؟

اولا اين جنگ هيچ ربطي به سرنوشت و حل مسائل مردم هيچوقت نداشته و ندارد. هر دو جناح در جنايت در سركوب، تروريسم، اختلاس و چپاول دستكمي از ديگري ندارند.

روحاني جنايتكاري است كه افتخار ميكند كه اولين آخوندي كه به دجال ضدبشر خميني لقب امام داد




و در كتابش تصريح ميكند كه اولين آخوندي است كه عليرغم مخالفت پدر طالقاني حجاب در ارتش اجباري كرد و در دوران جنگ و بويژه همين كربلاي 4 در كنار رفسنجاني نقش رهبري اين جنايات را داشته است و 24 سال بعنوان نماينده خامنه اي در شوراي امنيت رژيم (كه 16 سال آن دبير اين شورا بوده) در تمامي جنايات تروريستي (قتل هاي زنجيري در داخل و عمليات تروريستي در خارج) نقش مستقيم در تصميم گيري آن داشته است و از پيش برندگان دستيابي رژيم به بمب هسته اي بوده است. ولي فقيه و باندش هم كه رهبري تمامي جنايات ضدبشري داشته است. ...
ثانيا: جنگ قدرت همواره در رژيم ملايان بوده است، اما در شرايط كنوني اين جنگ تنها جنگ قدرت هم نيست. معضلات و تهديدات و بن بست ها به مرحله اي رسيده است كه لرزهاي سرنگوني را لمس ميكنند و دعواها هم براي حفظ نظام است!

رفسنجاني و باندش در اين ساليان نشان داده كه حتي بيش از خامنه اي بدنبال حفظ نظام است و حتي مسئله اولش اين نيست كه جاي خامنه اي را بگيرد. اما در اين بن بست هاي لاعلاج رفسنجاني و روحاني نجات را در عقب نشيني و تعامل بين المللي مي بيند، در حاليكه خامنه اي و باندش هرنوع عقب نشيني و تعامل به غرب را منجر به از هم پاشيدن دستگاه سركوب و ترورش يعني سپاه و ارگانهاي امنيتي اش ارزيابي ميكند ولذا اين خط رفسنجاني و روحاني را تسريع كننده سرنگوني ميابد.


لذاهر دو در حاليكه هدف مشترك حفظ نظام سركوب و جنايت را دارند و قدرت حذف يكديگر را ندارند، عليرغم اينكه اين جنگ و جدالها را تسريع كننده روند سرنگوني مي بينند، هر روز در بحران سرنگوني بيشتر فرو ميروند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر