۱۳۹۴ خرداد ۴, دوشنبه

خميني دجال ضدبشر- سابقه‌تراشي براي خميني2

 سابقه‌تراشي براي خميني
ــــــــــــــــــــــــــــــ
همه مي‌دانند كه خميني تا 60سالگي در سكوت و سازش با رضاشاه و محمدرضاشاه زندگي خود را سپري كرد. اما همدستان و بازماندگانش تقلبها و مدرك‌سازيهاي ناشيانه‌يي كرده‌اند تا اين حفرهٌ بزرگ در سوابق خميني را بپوشانند. به اين منظور به‌عنوان مثال در آغاز جلد اول «صحيفهٌ نور»(مجموعهٌ پيامها و سخنرانيهاي خميني كه اولين مجلدات آن در سال 61 توسط وزارت ارشاد انتشار يافت) متني درج شده كه پاي آن امضاي «سيد روح‌الله خميني» ديده مي‌شود. تاريخ نگارش متن 11جمادي‌الاول1363 يعني سال 1323 شمسي است و در آن خميني مي‌نويسد: «قيام براي شخص است كه يك مازندراني بي‌سواد را بر يك گروه چند ميليوني چيره مي‌كند». خميني به «روحانيين اسلامي» نيز كه به‌اعتراض برنمي‌خيزند،‌انتقاد مي‌كند كه «ديديد يك نفر تبريزي بي‌سروپا را كه تمام آيين شماها را دستخوش ناسزا كرد…» (منظور از اين كلمات سخيف، شادروان كسروي است).
گردآورندگان كتاب، بالاي متن يادشده اين عنوان را درج كرده‌اند: «تاريخي‌ترين سند مبارزاتي خميني»! اين عنوان به‌تنهايي هدف درج متن مزبور را كه پيدا كردن چيزي براي مبارز نشان دادن خميني در آن سالهاست، برملا مي‌كند. گو اين كه مطابق همين متن، خميني سه‌سال پس از سقوط رضاشاه، تازه جرأت انتقاد كردن به او را به خود راه داده است.
اين گونه تقلبها،‌در اين كتاب و ساير كتابهايي كه رژيم دربارهٌ خميني منتشر كرده، به‌دو‌شيوه صورت گرفته است:
 الف. پنهان كردن موضعگيريهاي رسواي خميني:
 ــ تلگرامهاي همراه با تملق خميني به‌شاه كه به ترتيب در 17مهر و 15آبان41 مخابره شده ، نه در «صحيفهٌ نور»، نه در «كوثر» (مجموعهٌ سخنرانيهاي خميني كه در سال73 توسط «مؤسسهٌ تنظيم و نشر آثار امام خميني» منتشر شده) درج نشده است.
 ــ برخي تلگرامهاي خميني به علم (اسدالله علم، نخست‌وزير شاه در سال41) نيز مشمول همين سانسورها شده است.
 ــ به همين سياق موضعگيري ننگين خميني عليه جنبش سياهكل (‌نامه به اتحاديهٌ انجمنهاي اسلامي دانشجويان خارج كشور در سال1349) در كليهٌ كتابها حذف شده است.
 ب.زدن رنگ و لعاب مبارزاتي به پيامها و سخنرانيهاي خميني:
 ـ در يك‌سخنراني، كه بالاي آن تاريخ 10فروردين41 قيد شده، اين عنوان ديده مي‌شود: «رژيم پهلوي خونخوارتر از مغول»(صحيفه نور ج1 صفحه8) درحالي كه چنين كلماتي در متن سخنراني وجود ندارد. ‌ضمن اين كه سخنراني مزبور در فروردين سال41 صورت نگرفته و مربوط به سال 42 است. ‌ولي تنظيم‌كنندگان كتاب مي‌خواسته‌اند نشان دهند كه از شروع سال41 خميني به چنين اعتراضاتي مشغول بوده است!
 ــ در نامهٌ مورخ 13فروردين42 خميني (صحيفه نور ج1 صفحه39)‌اين عنوان برجسته شده: «جنايات عمال شاه، خاطرات مغول را دراذهان تجديد مي‌كند». اين جمله هم در متن نامه نيست و به‌جاي آن جملهٌ زير ديده مي‌شود: «حملهٌ كماندوها و مأموران انتظامي دولت… ‌خاطرات مغول را تجديد كرد».
 ــ در سخنراني مورخ 11آذر41 اين عنوان درج شده: «جشن هفده‌دي، وسيلهٌ منفوريت رژيم» در حالي كه در متن اصلي اين جمله ديده مي‌شود: «اينها وسيلهٌ منفوريت است، منفور نكنيد سلطان مملكت را»(‌همان‌جا).
 ــ در سخنراني مورخ 13خرداد42 اين جمله درج شده: «دنيا بايد قضاوت كند كه روحانيت مفتخور است يا رژيم شاه». اما اين جمله نيز در متن سخنراني ديده نمي‌شود(همان‌جا).
ـ اعتراض خونين مردم قم در سال56 در تاريخ 19دي صورت گرفت. اما خميني از ابراز واكنش بلافاصله خودداري كرد و پس‌از سنجش اوضاع،‌ دوازده روز بعد خود را با جنبش مردم همراه كرد و در اين‌باره سخنراني نمود. اما كتاب «صحيفه نور» ج2، تاريخ اين سخنراني را به 19دي56 تغيير داده است (‌كتاب «مجموعه‌يي از مكتوبات، سخنرانيها، پيامها و فتاوي امام خميني» مي‌نويسد كه اين سخنراني در تاريخ اول‌بهمن56 صورت گرفته است).
 ــ وقتي كه شاه در 17شهريور سال57 اجتماع مردم تهران را در ميدان ژاله غرق خون كرد، باز خميني از موضعگيري سريع احتراز كرد تا سمت تحولات را ارزيابي كند. بنابراين چهار‌روز بعد يعني 21‌شهريور موضعگيري كرد. اما كتاب «صحيفه نور» يكي از موضعگيريهاي خميني را كه عليه حكومت نظامي است و در تاريخ 18شهريور صورت گرفته، تغيير عنوان داده و آن را به‌جاي موضعگيري مربوط به 17شهريور قلمداد كرده است!

 از اين تقلبها در كتابهاي رژيم فراوان ديده مي‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر