اگر
افشاگري مقاومت نبود، رژيم21 سال قبل داراي بمب اتمي بود
در سال 1371 مجاهدين خلق ايران مطلع شد كه: آقاي ”آيشين كاري“
وزير راه قزاقستان به ايران سفر كرد. در اين سفر رژيم ملايان موفق شد كه در مورد
قرارداد خريد سه كلاهك هسته اي از قزاقستان با پول نقد با قزاقستان توافق برسند.
مقاومت ايران به موقع از اين معامله مطلع و خريد اين كلاهكهاي هسته اي رژيم از
قزاقستان را افشا كرد. روزنامه واشنگتن پست در 20 مهر 71 (12 اكتبر 1992) در اين
مورد نوشت: «يكي از مسئولان سازمان مجاهدين خلق ايران كه اعتبار خبرهايشان در
گذشته به اثبات رسيده است، در مورد خريدهاي اتمي رژيم خميني هشدار داد. مجاهدين
خلق از طريق منابع خود در تهران اطلاع يافتند كه رژيم حاكم بر ايران قراردادي با قزاقستان
به امضا رسانده و پول اين كلاهكها را كه احتمالاً براي نصب روي موشكهاي كرم ابريشم
چين خريداري ميشود، نيز پرداخت كرده است».
عليرغم افشا شدن اين طرح، رژيم همچنان به دنبال اين معامله بود
بطوريكه در آذرماه 1371 تركان وزير وقت راه (مشاور ارشد كنوني حسن روحاني) و رضا
امراللهي رئيس وقت سازمان انرژي اتمي به قزاقستان رفتند تا در ملاقات با مقامات
قزاقستان توافقي را كه با آقاي ”آيشين كاري“ وزير راه قزاقستان، چندماه قبل
به امضا رسيده بودن را، به جريان بياندازند و بمب ها را بخرند. مقامات قزاقستان
گفتند، به دنبال افشا شدن اين معامله توسط مجاهدين با فشارهاي بين المللي مواجه
شدند. بويژه به علت فشارهاي آقاي يلتسين (رئيس جمهور وقت روسيه) نميتوانند اين
معامله را انجام بدهند. چند سال بعد آقاي نورعليف، سفير وقت قزاقستان در آمريكا،
اين معامه را تائيد كرد. در اين مورد روزنامه واشينگتن تايمز 2نوامبر1996 (12 آبان
1375)نوشت ”سفير قزاقستان در آمريكا تأييد كرد كه رژيم ايران براي خريد تجهيزات
اتمي از تأسيسات اصلي اتمي كشور متبوعش، تلاشهايي كرده است. وي گفت كه اين معامله
در سال1992 متوقف شد و محمولهها هنوز در انتظار ارسال هستند. نورعليف، سفير
قزاقستان در آمريكا، گفت زمانيكه قزاقستان بهعنوان يك كشور تازهاستقلال يافته
تلاش ميكرد كه مشكلات مربوط بهزرادخانه اتميش را حل و فصل نمايد، نمايندهٌ ايران
با تأسيسات اتمي تماس گرفت و خواهان اقلام مشخصي شد. به گزارش منابع اطلاعاتي،
مقامهاي رژيم ايران از تأسيسات مزبور ديدار كرده و خواستار اورانيوم بسيار غنيشده
جهت استفاده در برنامهٌ تسليحات اتمي خود شده بودند“.
بدنبال شكست طرح خريد بمب آماده از اقمار شوروي سابق با افشاي خريد
بمب از قزاقستان رژيم ملايان به فعاليت گسترده اي براي دستيابي به فن آوري هسته اي
روي آورد كه مرحله به مرحله مجاهدين بموقع آنها را افشا كردند.
مقاومت ايران رژيم ملايان را در ليست اتمي ميبرد!
بدنبال خروج مجاهدين از ليست گروههاي تروريستي آمريكا در سال گذشته
يكي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: محمد خاتمي و حسن روحاني با مخارجي
ميلياردي مجاهدين را در ليست تروريستي قرار دادند، ولي مجاهدين هم متقابلا با
افشاي سايت نظنز و آب سنگين اراك نظام جمهوري اسلامي را ليست تحريم ها قرار دادند،
آنها موفق شدند، از ليست تروريستي خارج شوند ولي طناب تحريم ها هرروز برگردن نظام
محكم و محكم تر ميشود.
در مرداد ماه 1381 مقاومت ايران در واشنگتن طرح بزرگ غني سازي رژيم
در سايت نطنز و طرح بدست آوردن سوخت پلوتونيم در سايت آب سنگين اراك و راكتور 40
مگاواتي(IR40) را همراه با محل تست
سانتريفيوژها در كالاالكتريك در تهران افشا كردند[vi].
اين افشاگري در پريود زماني بود كه آمريكا و انگليس بعنوان اعضاي
اصلي ائتلاف براي حمله به عراق با حسن روحاني بعنوان دبير شورايعالي امنيت رژيم
ملايان رايزني ميكردند. درست در همين مرداد سال 81 بود كه پاسدار محسن رضائي
بعنوان دبير تشخيص مصلحت نظام در سايتش مي نوشت كه ائتلاف در حمله به عراق بايد
مجاهدين خلق را هدف بمباران خود قرار دهند.
ابتدا غرب با سردي با اين افشاگري برخورد كرد، ولي افشاگري آنقدر
بزرگ و دقيق بود كه نميتوانستند، چشم خود را بر روي آن ببندند. البرادعي
رئيس وقت آژانس انرژي اتمي 8 ماه بعد در مارس 2003 (اسفند 81) از نطنز بازديد كرد.
مقاومت ايران آدرس دقيق آبشار تحقيقاتي سانتريفيوژها را به آژانس داده بود. رژيم
اين محل را با عادي سازي در بين ده ها سلوله مشابه در سايت نطنز مخفي كرده بود.
البرداعي وقتي وارد نطنز شد، مستقيم به سمت اين آدرس مشخص رفت و بعداز بازديد
كوتاه اعلام كرد كه ”ايران در حال حاضر داراي توان غني سازي است[vii]“.
مجاهدين خلق ايران در مي 2003 سايت مهندسي هسته اي و بيولوژيك رژيم
را در شيان لويزان افشا كردند. اما عليرغم روشن شدن فعاليت مخفيانه 20 ساله رژيم
براي دستيابي به بمب هسته اي، غرب واكنش مناسبي تا بعداز حمله ائتلاف به عراق
نداد. زيرا سال 2002 اوج مماشات غرب و به ويژه آمريكا و انگليس با رژيم ملايان در
رابطه با حمله به عراق بود. در اين فضاي مماشات علاوه بر اينكه چندين ماه چشم خود
را بر روي بزرگترين افشاگري اتمي رژيم بستند، با رژيم ملايان عليه مجاهدين هم
همراه شدند. جك استراو (وزير وقت خارجه انگليس) در اكتبر 2002 (مهر 81) به
ايران آمد. كه دوماه از افشاگري مجاهدين گذشته بود و در اين مدت اين اطلاعات توسط
تحقيقات و عكس برداري آمريكا از سايت نطنز تائيد شده بود. اما به جاي بحث در مورد
اتمي، به رژيم ملايان اطلاع داد كه ائتلاف به عراق حمله خواهد كرد. و بدنبال آن
خواسته هاي ائتلاف از رژيم را مطرح كرد.. در گزارش اداره بين الملل رياست جمهوري
(در آن زمان) در خواسته جك استروا را به شرح زير گزارش كرده است:
- به تعبير غربي ها ايران در جريان حمله به عراق لگد نياندازد و جلوي
كار آنها را نگيرد.
-ايران مرزهايش با عراق را در زمان حمله ببندد
-ايران يك دالان هوائي در اختيار نيروهاي ائتلاف قرار دهد و يا اينكه چشمش را روي هواپيماهاي غربي كه زمان حمله وارد خاك ايران ميشوند، ببند.
-ايران فضائي بوجود نياورد كه صدام خيال كند ايران پشتش هست.
-ايران مرزهايش با عراق را در زمان حمله ببندد
-ايران يك دالان هوائي در اختيار نيروهاي ائتلاف قرار دهد و يا اينكه چشمش را روي هواپيماهاي غربي كه زمان حمله وارد خاك ايران ميشوند، ببند.
-ايران فضائي بوجود نياورد كه صدام خيال كند ايران پشتش هست.
در اين گزارش آمده كه رژيم ملايان بشرط پذيرش دو خواسته زير، بجز
كانال هوائي با خواسته هاي ائتلاف موافقت كرد.
1. بمباران قرارگاههاي مجاهدين در عراق و اجازه
ندهند كه مجاهدين در عراق بمانند.
2. ائتلاف بپذيرد كه شيعه (عناصر وابسته به رژيم ملايان، حزب الدعوه، مجلس اعلا و 9 بدر) جانشين صدام شود.
2. ائتلاف بپذيرد كه شيعه (عناصر وابسته به رژيم ملايان، حزب الدعوه، مجلس اعلا و 9 بدر) جانشين صدام شود.
جك استراو به هر دو خواسته قول مساعد داد.
ائتلاف به وعده اش به رژيم وفا كرد و تمامي قرارگاههاي مجاهدين مورد
حمله هوائي واقع شد و تنها قرارگاه اشرف در يك شب 120 بار مورد حمله هوائي قرار
گرفت[viii].
آخوند حسن روحاني دبير وقت شوراي عالي امنيت رژيم در كتاب امنيت ملي
و ديپلماسي هسته اي در صفحه 131 مي نويسد تا «فروردين و ارديبهشت 1382 (اوريل و مي
2003) مسئله هسته اي در تبليغات جهاني و حتي در جو سياسي بين المللي چندان مطرح
نبود، همه سرگرم مسئله عراق بودند. و مسئله هسته اي ايران به حاشيه رفته بود. پس از
اشغال عراق و سقوط بغداد، نخستين گزارش البرادعي براي اجلاس شوراي حكام منتشر شد.»
رژيم ملايان با فضائي كه از مماشات غرب و بويژه در سال 2002 و نيمه اول 2003 از
كشورهاي غربي با خود داشتند، انتظار اين گزارش را نميدادند و بعداز انتشار اين
گزارش هم براين باور بودند كه مسئله قابل حل است!![ix]
عليرغم اينكه كشورهاي غربي همواره مطرح كردند كه رژيم اتمي را
نخواهند پذيرفت ولي پروسه 10 ساله، رژيم آخوندي با آژانس بين المللي انرژي اتمي و
كشورهاي غربي، بيانگر پنهانكاري و دادن گزارشات ناقص و غير واقعي از طرف رژيم
آخوندي و پذيرش آن از از سوي مجامع غربي و آژانس بين المللي هسته اي بويژه در دوره
رياست آقاي البرداعي بوده است. در اين”راستي آزمائي“ 10 ساله، حتي يك فاكت
متقن در جهت ادعاي هسته اي صلح آميز رژيم ملايان يافت نشده است. و برعكس
”دروغ آزمائي“ صد در صد جواب گرفته است.!!
صدها فاكت و گزارش حتي در كتاب ”كتاب امنيت ملي و ديپلماسي هسته اي“
آخوند حسن روحاني ثبت شده كه رژيم گزارش غير واقعي داده و آژانس و البرادعي به آن
پي برده ولي بسادگي آنرا ”ماست مالي“ كرده اند. مماشاتگران كاملا اشراف داشته و
دارند كه صلح آميز بودن هسته اي رژيم آخوندي فسانه اي بيش نيست. در بهترين حالت
تلاش 10 سال مذاكرات آژانس بين المللي انرژي اتمي و كشورهاي غربي با رژيم آخوندها
و تحريم ها، كُند كردن روند دست يابي رژيم به بمب هسته اي بوده است. مثلا وقتي
مجاهدين در ارديبهشت 82 سايت مهندسي هسته اي و بيولوژيك رژيم را در شيان لويزان
افشا كردند، بعلت اينكه آژانس اصرار به بازديد آن كرد، رژيم ملايان ناچار شد كه
آنجا كاملا نابود و حتي چندن متر خاك برداري كند و مركز فرماندهي بمب هسته اي را
به مركز جديد بنام مژده (كه مجدد مجاهدين افشا كردند) منتقل نمايند. اين جابجائي
حدود يكسال فعاليت اين مركز را مختل كرد.
در اين 10 سال مراكز و سايت هائي كه مستقيما در ساخت بمب هسته اي
فعال هستند را مقاومت ايران افشا كرد. كه اكثرا تحت فرماندهي سازمان پژوهش هاي
نوين دفاعي (سپند) وزارت دفاع قرار دارند، ولي رژيم تحت عنوان مراكز نظامي رژيم
اجازه بازديد به آژانس نداده و آژانس و كشورهاي غربي هم عملا به آن تن داده اند،
بنابراين روند بمب سازي ادامه يافته است.
اگر
مماشات گران در ديماه 1385 كه قطعنامه 1737 شوراي امنيت داده شد، در مقابل سرباز
زدن رژيم از اجراي قطعنامه، قاطعيت بخرج داده بودند، 6 سال قبل تلاش رژيم بسوي بمب
هسته اي متوقف ميشد. و بقول غلامرضا آقازاده رئيس سابق سازمان انرژي اتمي رژيم غرب
ديگر ناچار نبود كه در دقيقه 90 (در آستانه دستيابي به بمب) به مذاكره بنشيند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر