۱۳۹۴ خرداد ۹, شنبه

خطر طرحهاي خامنه اي بر امنيت ايران و منطقه 2 مصاحبه اختصاصي- جلال گنجه اي

خامنه اي وخطر تداخلات در منطقه  گفتگو با استاد جلال گنجه اي 
مصاحبه كننده: مصطفي عماره- قاهره
در امري بي سابقه، جلال گنجه‌اي مرجع ديني ايراني پيام خاصي از پاريس كه در فرار  از سركوب رژيم ايران ناگزير به پناهندگي به آنجا شده، به الطيب شيخ بزرگ الازهر در حاشيه كنفرانس مبارزه با تروريسم كه الازهر اخيرا سازمان داده بود، فرستاده و در آن از خطر طرحهاي ايران بر امنيت ايران و منطقه برحذر داشته بود، راجع به خطر طرحهاي مذكور الزمان گفتگوي زير را با مرجع ايراني مخالف انجام داده است:
س.عليرغم رشد اپوزيسيون رژيم آخوندي اين رژيم توانسته قدرت را در دست خود طي همه اين سالها نگاه دارد، چه دلايلي براي اين امر وجود دارد ؟
ج: در يك كلام كمكهاي متنوع خارجي. رژيم آخوندي توانست با 3 سلاح سياستهاي بين المللي را به نفع خويش بكار بگيرد.
يكم: تروريسم كه در پاريس بارها عمل كرد، همچنين در سويس، در اتريش، در ايتاليا و حكم معروف قتل سلمان رشدي و موارد ديگري كه تهديدهاي نگران كننده اي كه پايتختها و كشورهاي غربي را نا امن خواهد كرد، توسط اين رژيم بكار گرفته شد و اين سياستي است كه همچنان ادامه دارد.
دوم: سلاح تجارت و مايه گذاشتن بازارها و ثروتهاي ايران براي خريدن دوستي پايتختهاي غربي. شناخته شده ترين نمونه هاي اين موضوع حملات 17ژرئن به مقر شوراي ملي مقاومت در حومة پاريس است كه همين اواخر بارديگر پوچ بودن اتهامات تروريستي و فساد مالي كه بهانة اين حملات بود، توسط مراجع قضايي فرانسه پس از 11سال حكم قضايي داده شد.
 سوم، زير فشار قرار دادن نيروي جانشين توسط قدرتهاي غربي با مارك تروريسم بود كه تا سپتامبر2013 كه وزارت خارجة آمريكا با اولتيماتوم قضايي مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت را از ليست تروريستي حذف كرد، ادامه داشت. قابل فهم است كه هركدام از اين موارد براي نابود كردن اپوزيسيونهاي يك رژيم كافي بود و اين از خصائص ريشه هاي مقاومت ايران و توانمندي رهبري كردن مقاومت در دشوارترين شرايط فوق تصور است كه ما همچنان وجود داريم بلكه توانستيم چنانكه در سئوالتان اشاره كرديد، اين همه مشكلات را به سمپاتيهاي كنوني كه مشاهده مي كنيد، جايگزين كنيم.

س.آيا شما انتظار قيام ديگري از مردم ايران مانند آنچه چند سال قبل رخ داد داريد ؟.
ج. بطور قطع و اجتناب ناپذير، بطوري كه خود رژيم از زبان مهمترين مقاماتش بطور مستمر بيم از دشمن را به نيروهايش يادآور مي شود. چنانكه در قيام پس از يك انتخابات رسوا در سال88 همگان ديدند، هم راه افتادن يك قيام سراسري طي مدت كوتاه و هم ميزان تهديد آن براي رژيم با هدف سرنگوني و شعار مرگ بر ديكتاتور، چشم همگان را گرفت. نبابد فراموش كرد كه آگاهي مردم ايران به حقوق لگدمال شده شان بسي بيشتر از دوران قيام 57است. توهم ديانت و سلامت سياسي و معنوي خميني در 57 اينك با سيماي رژيمي به رهبري علي خامنه اي مواجه شده است كه 80درصد مردم را گرفتار گرسنگي و شمار انبوهي را گرفتار اعتياد و نواميس بسياري را تبديل به روزي خوران فحشا و رذيلت كرده و روزي نيست كه يك پروندة درزيهاي ميلياردي توسط اعضا و نزديكان اين رژيم از پرده بيرون نيفتد. رژيم هيچ پايگاه اجتماعي ندارد مطلقا بر سركوب بي رحمانه متكي است. در مقابل، نيروي مقاومت ايران هم از بابت توانمنديهاي و قدرت سازماندهي نيروها و از بابت روشن بودن اهداف مردمي و دموكراتيك بسي پيشرفته تر از مطلوبيت خود در سرفصل 57 قرار دارد. اگر مماشات قدرتهاي سياسي و اقتصادي جهاني نبود، اين رژيم تا كنون بارها سقوط كرده بود اما اينكه و با پيشرفت بازگشت ناپذير اين رژيم در تهديد صلح و امنيت جهاني و به خصوص در منطقة خاورميانه، روز به روز ميدان عمل حاميان بين المللي وي از دست مي رود و روزهاي سرنوشت بسي نزديك است.

س.چه نقشي را در ارتباط با ديگر اپوزسيونها براي روشنگري افكار عمومي در مورد خطرناك بودن رژيم ولايت فقيه براي امنيت ايران و منطقه ايفا مي كنيد؟
ج.تمامي اپوزيسيون معتقد به لزوم سرنگوني تماميت رژيم فاشيزم ديني كنوني يا بطور مستقيم عضو شوراي ملي مقاومت ايران هستند و يا در ارتباط تنگاتنگ با ما قرار دارند. البته در بيرون طيف اين مقاومت افراد و گروههاي كوچكي هستند كه هرچند خود را مخالف يا نافي اين رژيم مي خوانند اما اقدام به عمل انقلابي و زمينه سازي براي يك قيام انقلابي را در دستور ندارند به خصوص كه قيام سرنگوني بدون نبرد با مزدوران مسلح رژيم متصور نيست و كساني كه اهل فداكردن جان نيستند، براي چنين قيامي آمادگي ندارند. چنين است كه اغلب اين نوع اشخاص يا دستجات، هنوز اميدوارند خود افعي رژيم يك كبوتر دموكرات و قانونگرا تخم بگذارد

س.نسبت به موضع منفي كشورهاي همجوار بويژه عربستان سعودي در قبال رژيم ايران برغم خطر طرحهاي اين رژيم عليه آنها چه تفسيري داريد؟
ج. عربستان سعودي نيروي مقاومت ايران را تا حدود زيادي نيك مي شناسد. اما خود اين كشور و ساير همسايگان بارها هدف تروريسم رژيم قرار گرفته و چنين تهديدهايي همچنان برقرار است. اين علت احتياط اين كشورهاست. اما ترديد نداريم كه اين نوع كشورها منطقا در برقراري يك ايران دموكراتيك كه خواهان همزيستي مشروع و متعارف با همسايگان خود باشد، بسيار ذي نفع هستند. اما پذيرفتن ريسك حمايت از مقاومت ايران امري است كه خود آنها بايد بتوانند تصميم بگيرند. 

س.شما با چه تهديدهايي از سوي رژيم ايران روبرو هستيد ؟
ج: بجز ترور چهره هاي مقاومت ايران كه رژيم فاشيزم آخوندي بارها مرتكب شده و هرگاه بتواند از آن رويگردان نيست، تهديد رژيم محدود است به ظرفيت سوء استفاده از امكانات دولتي در تطميع يا تهديد قدرتهاي بين المللي تا روز سرنوشت خويش را هرچه بيشتر به تأخير بياندازد. مورد همكاري تشويق رژيم تا دولت عراق به كويت حمله كند و سپس همكاري با آمريكا براي اشغال عراق در 2003 و... نمونه هاي اين سياست است چنانكه تطميع آنان براي وارد كردن مقاومت ايران در ليست تروريستي. از طرف ديگر رژيم ايران يك ماشين پر هزينه براي پخش اطلاعات دروغ عليه مقاومت ايران براه انداخته است بخيال خودش وقتي از ترور فيزيكي نتيجه كافي نگرفته در صدد ترور سياسي است

س. برخي معتقدند كه داخل رژيم ايران ، كبوترها ( اصلاح طلب ) وجود دارد. واقعيت امر چيست ؟ يا اينكه اين صرفا تلاشي براي سفيد سازي اين رژيم در برابر افكار عمومي است ؟
ج: اين سياستي است كه از آغاز اين حاكميت توسط روح الله خميني هميشه توسط سران درجة اول رژيم هدايت شده و مي شود. در يك كلام، هيچ بخش از رژيم در صحنه نيست كه خواهان تغيير و القاي قدرت و اختيارات ولي فقيه كه يك ديكتاتوري كامل است را به چالش بگيرد. چنانكه امروزه هم مي بينيد آخوند روحاني، رئيس جمهوري رژيم كه سيماي مدره تلقي مي شده و هنوز بسياري كوشش دارند او را چنين معرفي كند، ناموجه ترين اعدامهاي اخير، مانند اعدام ريحانة جباري را قانوني قلمداد كرده و از آن دفاع كرده است. البته بايد يادآور شوم كه اينها ديگر سفيدسازي براي افكار عمومي به مفهوم افكار ايرانيان نيست و تنها مصرفي اگر داشته باشد، براي خرج كردن در محافل سياست بازان سوداگر بين المللي است.

س.عليرغم تهديداتي كه بين ايران و اسرائيل رد و بدل مي شود اما بسياري از تفسيرگران بر اين باورند كه همكاري مخفيانه اي بين دو طرف جريان دارد ، واقعيت چيست ؟
ج: من شخصا چنين امري را منتفي نمي دانم زيرا رژيم ايران به صورتي تئوريزه شده معتقد است كه همه چيز به شرط ”مصلحت نظام” مجاز و حتي واجب است. سابقة ايران گيت هم كه نخست توسط يك نشرية لبناني افشا شد و سپس سران رژيم بدان اعتراف كردند، وجود دارد كما اينكه ارتش آزاديبخش ملي در ميان غنايمي كه از ارتش رژيم در جريان عمليات آفتاب بدست آورد، چند قلم سلاح اسرائيلي هم كشف نمود كه خبرش به مطبوعات راه يافت. در عين حال، رژيم قرون وسطايي فاشيزم آخوندي نمي تواند اين ظرفيت را داشته باشد كه با اسرائيل يا بدون اسرائيل سرنوشت ملل آزاديخواه منطقه را به زنجير بكشد.

س.ابعاد نقشه و طرح رژيم ايران براي منطقه عربي چيست بويژه پس از اينكه گروههاي طرفدار ايران بر اوضاع در يمن ، لبنان و عراق تسلط يافته اند ؟
ج: خميني در وصيتنامة خودش اين موضوع را به صراحت تعيين تكليف كرده است. او از نيروهايي كه آنها را ”حزب الله” خوانده خواسته است با چنگ و ناخن زمامداران خويش را به زير بكشند و يك ”دولت اسلامي واحد، داراي ايالات مختار” تشكيل بدهند. مي دانيم كه اين وصيتنامه براي وارثانش نوعي نص متبع است و متن آن از مواد درسي دانشجويان و دانش آموزان سراسر كشور ايران است. قانون اساسي رژيم ولايت فقيه هم در اصول اين قانون رژيم جمهوري اسلامي را به تحقق اين هدف موظف شناخته است.

س.آيا بنظر شما نخست وزير جديد عراق عبادي نقش مستقلي به دور از فشارهاي ايران بويژه با توجه به اينكه بخشهايي از خاك عراق تحت تسلط داعش است ، ايفا خواهد كرد ؟
ج: خود آقاي عبادي هم مدعي نقشي كاملا مستقل از ايران نشده است و حد اكثر خودش را مدافع منافع ملي عراق ضمن همكاري با همسايگان شناسانده كه مشخص است سهم ايران با هيچ همساية ديگر قابل مقايسه نيست، چرا كه ايران در نهادهاي حاكميت ايران حضوري ريشه دوانيده دارد.

س.آيا بنظر شما يك توطئه امريكايي – ايراني عليه عرب هاي سني عراق تحت عنوان مبارزه با خطر تروريسم داعش وجود ندارد ؟
ج: اين چندان صحيح نيست كه همكاري آمركاييها و غربيها با رژيم ايران در عراق را در حد يك توطئة مشترك توصيف كنيم اما همانطور كه اشاره شد، هم كارشكنيهاي رژيم ايران و هم مكر اين رژيم در ساختن صحنه هاي كاذب يا سرازير كردن انبوه اطلاعات و معلومات ساختگي، تا كنون بارها سياستهاي غربي را به بازي گرفته و به نفع خودش منحرف كرده است. و اين در سرنوشت كنوني عراق كه با اشغال نظامي آمريكا شروع شد و سپس به اشغال اطلاعاتي-امنيتي ايران در آمد، كاملا قابل مشاهده است.

س.اهداف واقعي تلاش رژيم ايران براي برقراري مجدد مناسبات با مصر چيست ؟
ج: همراه كردن و يا به بازي گرفتن مصر براي پيشبرد اهداف وصيت خميني آنقدر بزرگ است كه هرگز هيچ آخوند حاكم ايران از آن چشم پوشي نخواهد كرد. اگر رژيم ايران موفق مي شد و حكومت اخوان را به تشكيل موجوديتي نظامي شبيه سپاه پاسدران آخوندها وا ميداشت، امروز مصريها در كنار حزب الله لبنان در سوريه حضور داشتند كه مي توان حدس زد نتيجة سياسي و استراتژيك آن به كجاها كه نمي كشيد. رهيدن مصر از اين تو‌طئه نعمتي است كه تنها نصيب مصريان نشده و ما ايرانيان نيز در آن سهيم هستيم.

س.شما نامه اي خطاب به شيخ الازهر در حاشيه كنفرانس الازهر فرستاديد و خواستار آن شديد كه خطر فاشيسم اسلامي كه از رژيم ايران نشآت ميگيرد در دستور كار كنفرانس قرار گيرد ، اما اين كنفرانس اين امر را ناديده گرفت كما اينكه رفتار ايران عليه اهل سنت عراق را ناديده گرفت. آيا بنيادهاي اسلامي رسمي ، مسئوليت فراگير شدن خطر ايران را بر عهده دارند ؟
ج: در اينكه الازهر الشريف محدوديتهاي خودش را دارد نبايد ترديد كرد. در كنفرانس اخير هم نبايد ناديده گرفت كه قدمي مهم در شناختن حقوق اديان و مذاهب مختلف برداشته شد كه شجاعانه و شايان ستايش است. اما به هرحال، ناديده گرفتن تروريسم دولتي و مهترين كانون علني تروريسم دولتي كه به تربيت و هدايت ارتشهاي تروريستي در ميان چند ملت مسلمان و عرب برخاسته است، جاي تإسف دارد. من فكر ميكنم الازهر با همه ظرفيتها و سوابق و نفوذي كه دارد مي تواند نقش بسيار مهمتري در مقابله با اين پديده شوم ايفا كند و ما در انتظار آن هستيم. تمامي اينها به معني مسئول شناختن الازهر و بنيادهاي اسلامي ديگر در فراگير شدن اين خطر نمي تواند باشد. آري بايد تإكيد كرد كه همچنان كه حديث شريف اتمام حجت كرده است: ”اذا ظهر في امتي البدع فللعالم ان يظهر علمه...”.

س.آيا شما خواستار برپايي كنفرانس اسلامي كه اين خطر را در مورد اسلام و مسلمين مورد بحث قرار دهد هستيد؟
ج: فارغ از شكل و سبك كار اين يا آن كنفرانس، بطور قطع بايد تإكيدكرد كه آگاهي بخشي به خودمان، يعني به خود ما مسلمانان كه تروريسم تا چه حد بيگانه با روح و پيام دين حنيف اسلام است، خيلي كمبود دارد تا چه رسد به بيان اين حقيقت براي افكار عمومي و يا فرهيختگان جهان. وجود انبوه رسانه هاي حامي تروريسم به نام اسلام، به خوبي روشن مي كند كه براي يك خانه تكاني از اين آلودگيها چه كارهاي نكردة سترگي بر دوش آگاهان و مسئولان دلسوز مسلمان قرار دارد
س.علماي الازهر به احياء اصل تقريب بين مذاهب كه آنرا شيخ شلتوت بنيانگذاري كرده بود ، فراخوان داده اند. آيا به باور شما وضعيت كنوني احياء چنين تلاشهايي را براي مهار كردن خطر فرقه گرايي عليه وحدت اسلام و مسلمين ضروري نمي سازد ؟
ج: ياد شيخ شلتوت را گرامي مي داريم چنانكه از موضع مشابهي كه اخيرا شيخ احمد الطيب اتخاذ كردند نيز تجليل مي كنيم. اما چه كسي شك دارد كه گامها بسيار بيشتري لازم است. من عقيده دارم كه اصولاً تقريب مذاهب اسلامي و بطور كلي تقريب مذاهب، به صرف فتواها و يا روشنگريهاي برخي اهل علم، بسيار كند پيشرفت خواهد كرد. بعكس، اگر مسلمانان بدنبال اهداف مشتركي همرزم باشند، اختلافات نظرها و آرا آسانتر حل مي شود. اگر ما بتوانيم مسلمانان عدالتخواه را –مثلا- حول مبارزه با افراطيون تروريست و تروريسم دولتي به همكاري و همرزمي دعوت كنيم، بهترين حاصل براي نزديك شدن قلبها و عقلهايمان فراهم خواهد آمد. ما اين را در صفوف همين مقاومت ايران تجربه كرده ايم و همدلي شيعيان مقاومت با فرزندان كرد و بلوچ و مناطق اهل سنت در اين مقاومت و در سطوح مختلف رهبري و فرماندهيهاي مربوطه، بهتر از اين كه ما محقق كرده ايم قابل تصور نيست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر