۱۳۹۴ خرداد ۸, جمعه

بيلان وآمار 36ساله غارت وجنايات ايران اين زيبا ترين وطن توسط ولايت فقيه از خميني تا خامنه اي



نزديک به ٣٥ سال از حاکميت جمهوری اسلامی بر ايران می‌گذرد و به اندازه کافی زمان سپری شده است تا بتوانيم درباره نظام برآمده از انقلاب اسلامی داوری‌ بکنيم. در اين ٣٥ سال، جمهوری اسلامی بيش از ۷ برابر کل دوران پهلوی و قاجار از صادرات نفت درآمد داشته است.

در اين نوشتار، به کارنامه ٣٥ساله جمهوری اسلامی نگاهی می‌اندازيم. در اين کارنامه، کاری به برخی وقايع فجيع و هولناک ٣٥ سال گذشته، مانند کشتار هزاران زندانی سياسی يا جنگ با عراق و کشته و معلول شدن صدها هزار ايرانی، نداريم. نگاهمان تنها به وضع امروز کشور است، به اين که ايران، پس از نزديک به ٣٥ سال حاکميت جمهوری اسلامی، در کجا ايستاده است.


به هر يک از موضوعات اين نوشتار حداکثر در حد چند جمله پرداخته‌ايم.



ــ از سال ١٣٤٢ تا زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی، رشد اقتصادی ايران سالانه بيش از 
۸ درصد بود؛ و ايران در تمام اين مدت در ميان سه کشور برتر جهان از نظر رشد اقتصادی قرار داشت، به طوری که در سال ١٣٥٦، درآمد سرانه مردم ايران ۹ برابر سال ۱۳۴۴ شده بود؛ اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، رشد جهشی ايران پايان يافت.



ــ در سال ١٩٧٧، درآمد سرانه ايران 
۲ برابر درآمد سرانه کره جنوبی بود. در آن زمان، درآمد سرانه ايران ٢,١٤٦ دلار و درآمد سرانهُ کره جنوبی ١,٠٤١ دلار بود. در سال ٢٠١٢، درآمد سرانه ايران فقط ٤,٥٢۵ دلار و درآمد سرانه کره جنوبی ۲۲,۴۲۴ دلار بوده است. در همين مدت، درآمد سرانه ترکيه از ١,٤٢٠ دلار به ۱۰,۵۲۴ دلار رسيده استدر دوران ٣٥ساله جمهوری اسلامی، جايگاه جهانی ايران در درآمد سرانه به رتبه حدود ۱۰۰ نزول کرده است.

ــ اقتصاد کشور سقوط کرده و فقر و گرانی فراگير شده است. در سال 
۲۰۱۲، در ميان ۲۲۱ کشور جهان، تورم ايران در رتبه ۴ بوده است.

ــ برای نشان دادن عمق فقر در کشور کافی است که به سرانه مصرف شير در آن توجه شود. کودکان و نوجوانان ايران تا پيش از حاکميت جمهوری اسلامی روزانه در حدود ٢٤٠ سی‌سی شير به عنوان تغذيه رايگان دريافت می‌کردند و جزو بيشترين مصرف‌کنندگان شير در جهان بودند؛ اما امروزه مردم ايران در حدود يک‌‌چهارم مردم کشورهای پيشرفته شير می‌خورند. به علت گرانی و فقر روزافزون، مصرف شير در ايران در حد کشورهای افريقايی و حتی از کشور پاکستان کمتر است.




ــ بر اساس آمار دولتی، 
۴۰ ميليون ايرانی در زير خط فقر مطلق و نسبی زندگی می‌کنند.

ــ بيکاری در ايران بيداد می‌کند. حتی بر اساس آمار دولتی، ايران در ميان 
۱۸ کشوری است که بيشترين بيکار را در جهان دارند.

ــ از لحاظ فضای کسب و کار، رتبه ايران در جهان 
۱۵۲ است.

ــ ارزش پول ملی، که پيش از جمهوری اسلامی از معتبرترين واحدهای پولی جهان بود، به شدت کاهش يافته و پول ايران جزو سه پول بی‌ارزش جهان شده است.

ــ فساد مالی، مانند سرطان، همهُ اندام جامعه را فراگرفته است؛ و در رأس هرم اين فساد رهبر قرار دارد که، علاوه بر تسلط بر همهُ شريان‌های اقتصادی کشور، به تنهايی صاحب اختيار ٩٥ ميليارد دلار سرمايه است ــ سرمايه‌ای که هيچ نهادی بر آن نظارت ندارد. رهبر هيچ کشوری در جهان چنين ثروتی در اختيار ندارد.

ــ از حيث فساد دولتی نيز، ايران رتبه ١٤٤ را در جهان دارد.

ــ از نظر آزادی اقتصادی، رتبه جهانی ايران ١٧٣ است.

ــ بی‌عدالتی اجتماعی و فاصلهُ طبقاتی، با وجود اقتصاد دولتی، هر ساله شدت بيشتری می‌يابد و بخش‌های جديدی از جامعهُ ايران به زير خط فقر می‌روند.

ــ در ايران، روزانه 
۶ کارگر در حوادث کاری جان خود را از دست می‌دهند، بدون اينکه کوچک‌ترين واکنشی در حاکميت برانگيزد.

ــ خروج سرمايه از ايران روندی رو به رشد داشته و تنها در هشت سال گذشته بيش از 
۶۰۰ ميليارد دلار ــ برابر با کل پول فروش نفت ــ از کشور خارج شده است.

ــ بسياری از صنايع کشور، از جمله صنايع برق و خودروسازی و چای و گاز و بيمه، در آستانه ورشکستگی‌اند.

ــ به علت سياست‌های ماجراجويانه جمهوری اسلامی و، در نتيجه آن، تحريم‌های سنگين جهانی، ايران مجبور است برای فروش نفت خود چوب حراج بر آن بزند. اکنون ايران نفت خود را ارزان‌تر از بهای متوسط اوپک می‌فروشد؛ و بدتر آن که پولی از بابت فروش آن به کشور برنمی‌گردد. اقتصاد ايران تحت قيموميت جهانی قرار گرفته است. اکنون بيش از 
۶۰ ميليارد دلار از پول نفت ايران در گروی کشورهای ديگر، از جمله چين و هند، است و اين کشورها به جای آن هر جنسی که بخواهند به ايران می‌دهند. چنين وارداتی خود موجب تضعيف توليد در کشور شده است. دولت جمهوری اسلامی چندی پيش قراردادی با دولت چين بست که، بر اساس آن، چين در ازای ٢٢ ميليارد پول توقيفی ايران در آن کشور کالاهای چينی به ايران صادر کند. دولت اکنون در حال بستن چنين قراردادهايی ــ نفت در برابر کالا ــ با دولت روسيه نيز هست.

ــ مديريت نادرست چاه‌های نفت و تزريق نکردن بموقع و درست گاز به آن‌ها باعث نابودی هميشگی بخش مهمی از نفت چاه‌ها شده است.

ــ فقدان سرمايه‌گذاری خارجی در صنايع نفت و گاز ايران ضررهای هنگفتی برای ايران در پی داشته و دارد. در حوزه های نفتی و گازی مشترک ايران و همسايگانش، کشور قطر روزانه ١٥٠ ميليون متر مکعب گاز و ٤٥٠ هزار بشکه نفت بيش از ايران استخراج می‌کند. عربستان و عراق و امارات و قطر نيز روزانه به ترتيب ٤١٠ هزار بشکه، ١٦٥ هزار بشکه، و ٨٠ هزار بشکه نفت بيشتر استخراج می‌کنند. در نتيجه، اين کشورها -با محاسبه بهای 
۱۰۰ دلار برای هر بشکه نفت و ۴۰۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ متر مکعب گاز- سالانه حدوداً ۶۰ ميليارد دلار بيش از ايران از ميدان‌های مشترک بهره‌برداری می‌کنند. علاوه بر اين کشورها، کويت و عمان در خليج فارس و جمهوری آذربايجان و ترکمنستان در دريای مازندران نيز مقادير بيشتری نفت و گاز از ميدان‌های مشترک بهره‌برداری می‌کنند.

ــ در زمينه توان رقابت اقتصادی کشورها و توانايی‌شان در تأمين رفاه برای شهروندانشان، ايران در رتبه ٨٨ است.

فردا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر